بيماريهاي چشمی ناشی از کار و سرطانهای شغلی
بيماريهاي چشمی ناشی از کار
آشنايي با سرطانهای شغلی
بيماريهاي شغلي چشم
چشم عضوي است ظريف وبسيار يپيچيده كه در واحدهاي توليدي ومعادن بسيار مورد تهديد قــــرار مي گيرد به طور طبيعي كروي است عدم رعايت نكات بهداشتي وعدم مراقبت درمراحل اوليه بروز حادثه ممكن باعث كم بينايي وحتي كوري كارگر گردد وصدمات وناراحتي هاي چشم را بايد وخيم وجدي تلقي كرد ، زيرا ممكن است منجربه عفونت يا از دست دادن بينايي شود .قطر قدامي خلفي آن حدود 5/24 ميليمتر است انواع اشعه ها ، گردوغبار ،موادشيميايي مانند اسيدها وبازها ،پرتاب اشياء ، ضربه به سرو فروريفتن اشيايي مانند پليسه در چشم از جمله مواردي است كه بطور معمول در كارخانجات ، بنايي كارگران را به خطر مي اندازد ، قرنيه قسمت شفاف جلوي مردمك چشم به آساني در اثر تماس با اجسام خارجي آسيب مي بيند.
ملتحمه : غشاءمخاطي نازك وشفافي گفته مي شودكه سطح خلفي پلكها وسطح قدامـــــي صلبيه را مي پوشاند ( كونژكتويت التهاب ملتحمه )
صلبيه :پوشش فيبروي محافظ خارجي چشم است كه تقريبا بطور كامل از كلاژن تشكيل يافتـــه است متراكم وسفيد رنگ است ،در اثر جراحت ويا تحريك كاملا قرمز مي شود
قرنيه : بافت شفافي است كه در جلوي مردمك قرار مي گيرد به آساني در اثر تماس با اجسام خارجي آسيب مي بيند .
عنبيه: دنباله قدامي جسم مژكاني است كه بصورت صاف با يك دريچه گرد در مركز مشاهده مي شود
جسم مژگاني : توليد مايع زلاليه را بعهده دارد
عدسي : ساختمان فاقد عروق ، بي رنگ ، محدب از دوطرف وتقريبا بطور كامل شفاف است كه 4 ميليمتر ضخامت و9 ميليمتر قطر دارد
زلاليه : توسط جسم مژگاني توليد مي شود پس از ورود به اتاق خلفي از طريق مردمك وارد اتاق قدامي مي شود وسپس به سمت زاويه اتاق قدامي ميرود .
شبكيه :صفحه نازك ، نيمه تراوا وچند لايه اي از بافت عصبي است كه سطح داخلي 75% سطح خلفي ديواره كره چشم را مفروش مي كند كه بسيار حساس به نور مرئي خورشيد مي باشد ودرصورت آسيب ماكولا بينايي چشم از بين خواهد رفت .
علل كونژكتيويت :
× اسيدها
× قليايي ها
× دود
× باد
× اشعه
اسيدها ، قليايي ها ، دوده وباد وتقريبا هر ماده تحريك كننده اي كه وارد سا ك ملتحمه شود ميتواند كونژكتويت ايجاد كند ، بعضي از محركهاي شايع عبارتند از كود، صابون ،دئودودرنت ،اسپري مو ،دخانيات ، فراورده هاي آرايشي ( ريمل )، اسيدها وقلياهاي گوناگون ودر بعضي مناطق مه دود را بهترين عامل كنژكتويت خفيف شيميايي است ، محرك خاص موجود در مه دو د را دقيقا شناسايي نكرده اند ، تاثيرات دائمي روي چشم ايجاد نمي شود وچشمهاي مبتلا اغلب بطور مزمن قرمز وآزرده اند .
گلوكوم ( آب سياه )
آسيب هاي كونتوژن كره چشم ممكن است سبب افزايش فشار داخل چشم به علت خونريزي به درون اتاق قدامي شوند ،خون آزاد شبكه ترابكولر را كه خود به علت آسيب متورم شده است ،بلوك مي كند ، علائم آن درد شديد ،قرمزي ، تاري ديد وهاله رنگي اطراف نورهاي روشن مي باشد ، سريعا بايد درمان شود .
ضربه به چشم وكاسه چشم
صدمات نافذ به چشم به دنبال حساسيت اجسام نوك تيز يا برخورد ذرات داغ ويا ريز با فشار زياد به چشم ايجاد مي شود .ابتدا بايد وضعيت بينائي فرد را بررسي كنيم ،اگر كاهش بينائي به دنبال چكش كاري ، سنباده كاري يا بوجود آمده است بايد مشكوك به جسم خارجي در چشم شويم
بايد سطح قرنيه را از نظر اجسام خارجي ، زخمها ، ساييدگيها معاينه كرد ، بايد واكنش مردمك به نور را انجام داد .درصورتيكه چشم صدمه نديده باشد مي توا ن پلكها ،ملتحمه پلكي را بطور كامل معاينه كرد بايد در همه موارد ضربه به چشم ،( حتي اگر چشم در ظاهر هم صدمه نديده باشد ) معاينه دقيق چشم را انجام داد .اگر پارگي آشكار كره چشم وجود دارد بايد از دستكاري بيشتر خودداري نمود .
اجسام خارجي روي سطح چشم وپلكها
اجسام خارجي ، بندرت وارد چشم ميشوند ، زيرا پلكها در چنين مواقعي بطور انعكاسي به فوريت بسته مي شوند در صورت ورود اجسام خارجي به چشم ، اين اجسام در سطح آن باقي مانده وسبب تحريك وحساسيت ملتحمه درد ،سوز ش، اشك ريزش وحساسيت به نور ميشوند
صدمات نافذ وكوفتگيهاي كره چشم
پارگي چشم ميتواند ناشي از آسيب نافذ يا كوفتگي هاي غير نافذ باشد ،ضربه غير نافذ باعث افزايش فشار داخل چشمي وكاسه چشم ، باتغيير شكل كره چشم مي شود .اكثر صدمات نفوذ كننده موجب كاهش شديد بينايي مي شود ولي آسيب هاي ناشي از ذرات كوچك با سرعتهاي بالا بر اثر سنباده كشي يا چكش كاري فقط با درد وتاري خفيف ديد همرا ه است ، علاوه بر كاهش ديد علائم ديگر مثل ورم شديد همراه با خونريزي چشم ها يا خونريزي داخل اتاق قدامي چشم نيز متعاقب ضربه به چشم ممكن است به وجود مي آيد ضربه به چشم ميتواند عوارضي مانند پارگي كره چشم ، اختـــلالات حــركتي چــشم ،خــونريزي شديد زير ملتحمه يا داخل اتاقك قدامي چشــــم ، گلــــوكـــــوم ( آب سياه ) .كاتاراكت ( آب مرواريد ) را ايجاد كند .بسياري از آسيب ها در معاينه خارجي قابل مشاهده نيستند ،برخي مثل كاتاراكت ممكن است روزها يا هفته ها پس از آسيب ايجاد شوند .بجز صدماتي كه شامل پارگي چشم باشند ،بيشتر اثرات كوفتگي چشم نياز به درمان جراحي فوري ندارد ، اما هرآسيب شديد ي كه منجربه خونريزي داخل چشم شود ، خطر خونريزي تاخيري واحتمال گلوكوم و آسيب دائمي به كره چشم را بالا مي برد .اجسام ريز بايد از پلكها خارج كرد وبا نرمال سالين شسته شود اجسام خارجي وسائيدگي وخراش قرنيه موجب درد وتحريك مي شوند كه حين حركات چشم وپلك حس مي شوند .خراشيدگي عمودي روي قرنيه نشان دهنده اجسام خارجي است كه در سطح ملتحمه پلك فوقاني فرورفته است .استفاده طولانيمدت از لنز تماسي نيز موجب ادم قرنيه ميشود
اجسام خارجي داخل چشمي
شكايت از ناراحتي به همراه تاري ديد وسابقه برخور د فلز با فلز ،انفجار ، يا آسيب ناشي از اجسام پرتابي با سرعت بالا ، بايد به جسم خارجي داخل چشمي شك قوي نمود .اجسام خارجي كه درون چشم شناسا ئي وتعيين موضع شده اند را بايد در صورت امكان خارج شوند .ذرات حاوي آمن ومس ميتوانند باعث آسيب سمي وغير قابل برگشت به شبكيه شوند وباعث تخريب بافت هاي چشم مي شوند ( اسيدوز ،شالكوز )
اجسام با محلوليت كم يا خنثي مثل آلومينيوم ، پلاستيك وشيشه به طور نامحدود تحمل مي شوند وپيش آگهي بهتري دارند وحتي بهتر است كه باقي گذارده شوند .اجسام آلي مانند تكه هاي چوب ، تراشه ويا خرده هاي مواد گياهي باعث عفونت شديد داخل چشم مي شوند كه درمان آنها مشكل بوده وپيش آگهي بسيار بدي دارند .
اقدامات درماني :
· بايد بيمار مرتب پلك بزند تا جسم خارجي همراه با اشك خارج شود
· يا با گوشه دستمال تميز مرطوب آنرا بيرون آورد
· بايد از ماليدن چشم بادست اكيدا خودداري نمايند ( تشديد عوارض وورود ذره به قسمت هاي عمقي چشم )
· جسم خارجي نبايد مدت زيادي درچشم باقي بماند
هايفما ( خونريزي در اتاقك قدامي )
نيروهاي كوبنده در بسياري از اوقات باعث پارگي رگهاي غبيه وآسيب به زاويه اتاقك قدامي ميشوند ،خون در زلاليه ممكن است بصورت يك لايه قابل مشاهده رسوب كند ، هايفمامي تواند ايجاد گلوكوم حاد كند ( تشكيل لخته وبسته شدن مردمك يا شبكيه ترابكولر )
سوختگيهاي چشم
سوختگيهاي شيميايي : شايعترين علت آسيب هاي وخيم چشم سوختگي هاي شيميايي چشم هستند همه سوختگيهاي شيمايي بايد به عنوان اورژانس چشم سريعا درمان شوند ، شستشوي فوري با آب بيشتر بايد در محل صدمه وقبل از انتقال مريض شروع شود ، هرگونه جسم خارجي آشكار در صورت امكان بايد با شستشو پاك شود ابتدا بايد به وسيله كاغذ PH اسيدي يا قليايي بودن ماده شيمايي را مشخص كرد مواد شيمايي قليايي به سرعت دربافت هاي چشم نفوذ مي كنند تا مدت بعد از بروز آسيب ،تخريب آنها ادامه مي يابد بهمين دليل شستشوي طولاني مدت در اندازه گيري مكرر PH ضروري است اسيدها سدي از رسوبات بافتي نكروزه تشكيل ميدهند كه به محدود كردن آسيب هاي بعدي منجر مي شود .سوختگي هاي قليايي موجب افزايش سريع فشار داخل چشمي مي شوند كه علت آن انقباض صلبيه وآسيب به شبكه ترابكولر است .عوارض دراز مدت سوختگيهاي شيميايي عبارتند از گلوكوم ، زخم
قرنيه كه قرنيه نسبت به عوامل شيميايي بسيار آسيب پذير است سوختگيهاي شيميايي چشم با كاهش اكسيژن مصرفي بافت چشم باعث آسيب مي شوند
ازنظر گروه بندي سوختگيهاي چشم را به سه گروه تقسيم مي كنند :
1. خفيف كه علائم آن سائيدگي وزخم قرنيه بدون نكروز بافت چشم مي باشد
2. متوسط كه علائم آن كدورت قرنيه همراه با نكروز خفيف چشم مي باشد
3. شديد كه علائم آن كدورت شديد قرنيه ومردمك همره بانكروز شديد بافت چشم مي باشد .
در اين نوع سوختگيهامراقبت فوري از چشم ها بسيار مهم بوده وتنها راه معالجه موثر وفوري آن ، شستشوي كامل چشم با آب به طريق زير ميباشد :
¨ سر مبتلارا به سمت چشم مبتلا خم شود ، يا مواظبت شود كه به چشم سالم نخورد وآنرا آلوده نكند
¨ با يك دست آب پاكيزه را از داخل يك ليوان به داخل چشم مبتلا ريخته شود به گونه اي كه آب از يك گوشه چشم به گوشه ديگر ( به طر ف خارج ) جريان بيرون رود وچشم را شستشو دهد
¨ بايد بادست ديگر چشم فرد مبتلا را باز نگاه داشت تا به خوبي چشم شسته شود
¨ زمان شستشوي چشم حداقل بايد 15الي 30 دقيقه طول بكشد
¨ اگر هردو چشم مبتلا شده با يد از فرد خواست كه سرش را به داخل ظرف حاوي آب تميز ي فرو برد ودر آن هردوچشم خود را باز نگهدارد
¨ در صورتي كه فرد لنز دارد بعد از شستشو لنزها را بيرون آورد
¨ بعد از اتمام شستشو ، هر دو چشم را با پانسمان استريل بپوشانيد ( حتي اگر يك چشم آسيب ديده باشد )
سوختگيهاي حرارتي چشم
بخار آب داغ وجريان هواي داغ ميتواند صورت ،چشم ها را بسوزانند ،همچنين آفتاب ولامپ ها برنزه كننده هم ميتوانند باعث سوختگي قرنيه شوند ،بايد توجه داشت كه ممكن است شدت سوختگيهاي چشم تا 24 ساعت معلوم نشود .نبايد به چشم آسيب ديده فشاروارد كرد وبايد مانع از ماليدن چشم توسط معدوم شود چشم هاي سوخته را بايد فورا با آب شستشو داد تا تورم ودرد آن كاهش يابد .گذاردن كمپرس سرد كوچك روي چشم ميتواند مفيد باشد ولي نبايد به چشم فشار آورد
اشعه X : پلك چشم به آن بسيار حساس است
به عدسي چشم مستقيما آسيب مي رساند وباعث كاتاراكت مي شود
اختلال عملكردي مجاري غدد اشكي در اثر ضربه خشكي چشم
اشعه مرئي صدمات حرارتي ( ليزر)
خيره شدن به نور خورشيد شايعترين علت آن است
تماس با جوشكاري بدون محافظ هم علت آن است
شدت نور : مدت تماس وسن فرد فاكتورهاي مهمي هستند
اشعه مادون قرمز : كاتارات شيشه گران ميدهد
ازبين رفتن ناگهاني ديد احتمال خونريزي از شريان مركزي چشم است بهترين كار براي اينكه افراد كيسه اي در جلو بيني آنها قراردهيم وبگوييم كه تنفس كند سپس سريعا به مركز اورژانس برسانيم
هايفما : خونريزي دراطاق قدامي چشم كه باعث كاهش ديد ،گلوكوم و رنگي شدن قرنيه مي شود
پارگي چشم : به هيچ عنوان نبايد چشم را معاينه يا دستكاري كرد
..........................................................................................................................................
آشنايي با سرطانهای شغلی
مقدمه و اهميت بهداشتي :
در كشور ما اهميت سرطان در حال افزايش است و به عنوان سومين علت مرگ و مير و دومين گروه بزرگ از بيماريهاي مزمن و غير قابل انتقال است . عادت هاي جديد زندگي ، افزايش مصرف دخانيات ، افزايش جمعيت و مسن تر شدن تركيب جمعيتي ، آلودگي هاي زيست محيطي و شرايط نامساعد در محيط هاي زيست انساني ، رواج ابتلا به بعضي بيماريهاي مسري مانند هپاتيت C و B در زمره ساير دلايل كلان منتهي به افزايش سرطان در جامعه ما محسوب مي شوند .
تخمين زده مي شود كه بيش از يك سوم تمام موارد سرطان ها قابل پيشگيري است و يك سوم ديگر مشروط به تشخيص زودرس و سريع ، بالقوه درمان پذير مي باشند ، در اكثر موارد ديگر كه درمان قطعي ميسر نيست با اقدام هاي موثر نگاهدارنده و تسكين دهنده ، مي توان كيفيت زندگي بيماران را بهبود بخشيد .
سرطان در ايران
ثبت موارد سرطان در ايران ابتدا در سال 1347 در استان مازندران شروع شد و منظور از آن شروع مطالعه اپيدميبولوژيك سرطان مري بوده ، در استانهاي غربي و جنوبي شايعترين سرطان ، سرطان پوست است .سرطانهاي پوست ، مري ، معده ، سرطان اوليه كبد و سرطان مثانه جزء سرطانهاي شايع در ايران هستند ، سه نوع اول سرطان ( پوست ، مري و معده ) در اغلب مناطق ايران بسيار شايع هستند و سرطانهاي مثانه و كبد در بعضي استانهاي ايران شايعترند.
تعريف :
همان طور كه يك ساختمان بزرگ از تجمع تعداد زيادي خشت يا سنگ يا آجر تشكيل شده است . بدن تمام موجودات زنده نيز از تجمع تعداد زيادي سلول بوجود آمده است . در حالت طبيعي هر روز ميليون ها سلول در بدن انسان به علت پيري يا صدمات و جراحات مي ميرند و به جاي آنها سلول هاي تازه اي جانشين مي گردند .
سلول ها در بدن همواره در حال تقسيم هستند و دستورات لازم را دريافت مي كنند و در حقيقت كار رشد و اصلاح بافتها را پي مي گيرند . معمولاً اين نظام طبيعي به نحو مطلوب در گردش است و كار سلول ها به خوبي كنترل مي شود . در بعضي از شرايط به عللي مكانيسم كنترل دچار اشكال شده و اختلال در عمل سلول ها پديد مي آيد كه باعث گرفتن دستورات غلط مي شود وقتي اين اتفاق افتاد سلول غير طبيعي مي شود و تغيير شكل مي دهد و تبديل به يك سلول سرطاني مي گردد ، تقسيم آن غير قابل كنترل مي شود و توده اي از سلول هاي غير طبيعي بوجود مي آيد ، تقسيمات بي هدف و سريع سلول هاي سرطاني در هر نقطه بدن كه باشد به تدريج توده يا توموري تشكيل مي دهد .
الف : عوامل زيست شناختي
1 – انواع دخانيات
در اثر استعمال انواع دخانيات ، صدها ماده شيميايي سرطان زا تشكيل مي گردد كه پس از ورود به بدن و انتشار در آن باعث ايجاد سرطان در اندام هاي مختلف بدن مانند لب ، حنجره ، ريه ، مري ، مثانه و …. مي گردد . مهمترين ماده سرطان زاي سيگار نيكوتين است .
2 - الكل
مصرف نوشابه هاي الكلي به مقدار زياد با سرطان هاي مري و كبد رابطه دارد . طبق برآورد انجام شده در 3% مرگهاي ناشي از سرطان الكل سهيم بوده است .
3 – عوامل مربوط به رژيم غذايي و مواد غذايي
مصرف غذاهاي سرخ شده و نمك سود با بروز سرطان معده ارتباط مي باشد . مصرف رژيم غذايي حاوي پروتئين هاي حيواني به مقدار زياد و رژيم هاي پر چرب ، وجود باكتريهاي زمينه ساز در دستگاه گوارش و آهسته بودن عبور غذا در اين دستگاه در ايجاد سرطان روده بزرگ ( كولون ) نقش عمده اي دارند . نيتريت موجود در مواد غذايي بويژه در گوشت و كنسروهاي كه به عنوان مواد نگهدارنده اضافه مي شود سبب ايجاد نيتروز آمين در بدن ميشودكه يك ماده سرطان زا است .
4 – مواجهه هاي شغلي
مواجهه با مواد شيميايي سرطان زا ناشي از صنايع و فعاليت هاي مختلف بخش هاي كشاورزي و خدمات و ... در محيط كار مي تواند سرطان زا باشد مثلاً كار در كارخانجات با پنبه نسوز ، خطر ابتلا به سرطان هاي كبد ، ريه و مثانه را افزايش مي دهد .
5 – ويروس ها
ويروسهاي هپاتيت B و C كه هپاتيت ناشي از آنها به سرطان كبد منتهي مي شود ، بيماري ايدز كه زمينه ساز بروز بعضي از انواع لنفوم هاست . ويروس پاپيلوماي انساني در ايجاد سرطان گردن رحم به شدت مورد سوء ظن هستند و ارتباط دارد .
6 – انگل ها
ارتباط بين انگل شيستوزوما و ايجاد سرطان مثانه
7 – پرتوهاي يونيزه كننده
در جريان اقدامات تشخيصي مانند عكس برداري از قفسه سينه و مشاغلي مانند انتقال زباله هاي اتمي ، اشعه X كه به بدن تابيده مي شودودر انفجارهاي اتمي افرادي كه تحت اشعه قرار گرفته اند نيز در معرض بروز سرطان خون و … مي باشند .
ب : عوامل محيطي – ژنتيكي ( ارثي )
به نظر مي رسد كه براي ابتلا به سرطان بايد يك استعداد خانوادگي و آمادگي ژنتيكي وجود داشته باشد . زيرا ديده شده است كه افرادي كه در خانواده خود بيماران مبتلا به سرطان معده ، پستان ، روده بزرگ ، ريه و رحم داشته اند بيشتر از افراد ديگر همان جامعه به اين سرطان ها مبتلا شده اند .
علائم هشدار دهنده سرطان
سرطان در ابتدا يك بيماري محدود و كوچك است كه اگر به موقع تشخيص داده شود شانس بهبودي كامل آن بسيار زياد مي باشد . توجه به علائم كوچكي كه در ابتداي ايجاد سرطان پيدا مي شود مي تواند باعث تشخيص زودرس سرطان گردد ، اين علائم شامل موارد زير است .
1. تغيير در عادات دفع مدفوع يا ادرار مثل يبوست يا اسهال غير طبيعي به مدت طولاني
2. وجود خون در مدفوع
3. اختلال دفع ادرار
4. وجود خون در ادرار
5. زخمي كه پس از 2 هفته بهبود نيابد .
6. تغيير در اندازه ، شكل ، رنگ گيل يا خالهاي موجود در سطح بدن
7. ايجاد توده يا برآمدگي در پستان يا هر نقطه بدن
8. خونريزي يا ترشح غير طبيعي از دستگاه تناسيلي زنانه يا مجاري طبيعي بدن
9. اشكال در بلع غذا
10. سرفه هاي مداوم يا گرفتگي صدا
با پيدايش هركدام از اين علايم بايستي پزشك بررسي و معاينه دقيق و آزمايشهاي تكميلي را نيز انجام دهد.
سرطان مري
عوامل احتمالي ايجاد كننده سرطان مري بالا بودن مقدار نيتروزآمينها در نمونه هاي پنير گوسفندي ، ماست ، نان پخته و خمير كه در مناطقي كه بيمار شيوع بالا دارد تأييدي بر اثر اين موارد در بروز سرطان است . خوردن چاي داغ در مناطق شمالي يك فاكتور ديگر است ، كمبود ويتامينهاي A ، C ، B از عوامل مساعد كننده محيطي هستند .
سرطان معده
اين سرطان از نظر شيوع در ايران در درجه دوم قرار دارد ، عوامل خطر ساز و ايجاد كننده سرطان معده شامل مصرف سيگار و الكل ، مصرف نيترات ها و مركبهاي آن ، مواد غذايي نمك سود شده استعداد ژنتيكي در افراد داراي گروه خوني A بالاتر از ديگران است ) … مي باشند .
سرطان پوست
سرطان هاي پوستي بسيار شايع هستند و در استانهاي فارس ، خوزستان و باختران اين سرطانها در رديف اول ميزان شيوع هستند .
عوامل ايجاد كننده سرطان پوست عبارتند از :
1 – قرار گرفتن به مدت طولاني در معرض اشعه آفتاب و اشعه X و يا موقعي كه پرتو درماني زياد است .
2 – مواد شيميايي : مانند قطران روغن هاي نفتي و پارافين ، جوشگاههاي قدمي سوختگي و … از عوامل شناخته شده هستند كه زمينه را مساعد مي كنند .
سرطان مثانه
علائم باليني معمول آن وجود خون در ادرار ( هماچوري ) و بدون درد مي باشد . در اير ان در استان فارس اين سرطان از همه جا بيشتر است . عوامل سبب ساز شناخته شده بيماري قرار گرفتن در معرض تعدادي از نيتروز آمينهاي معطر كه سبب تغييرات بدخيم در مثانه مي شود . در بعضي مطالعات ارتباط مستقيمي بين مصرف زياد قهوه و بروز سرطان مثانه گزارش شده است .
سرطان ريه
سرطان ريه مهمترين علت مرگ از سرطانها و شايعترين سرطان در سراسر جهان است و شايعترين سرطان بد در بين مردان است .
عوامل خطر و زمينه ساز در سرطان ريه
الف : سيگار كشيدن : استفاده از تنباكو به ويژه به صورت سيگار علت اصلي سرطان ريه است بر اساس مطالعات انجام شده افراد سيگاري 50 – 20 درصد بيشتر از افراد ديگر به سرطان ريه مبتلا مي شوند و سيگار كشيدن قويترين عامل خطر براي سرطان ريه است .
ب : عوامل ديگر
برخي از مشاغل نيز خطر بروز سرطان ريه را افزايش مي دهد . مانند مواجهه هاي شغلي با پنبه نسوز ، تماس با موارد راديواكتيو و اشعه يونيزان
بيماريابي در سرطان
امروزه توجه فراواني به تشخيص زودرس سرطان مبذول مي شود ، بيماريابي به وسيله آزمونهاي كاربردي سريع مي باشد .
بيماريابي به دلايل زير براي سرطان مقدور است :
1. در بعضي موارد ماهها يا سالهاقبل از بروز اوليه سرطان ضايعات اوليه سرطاني وجود دارد كه با برداشتن آنها از پيشرفت سرطان پيشگيري مي شود
2. غربالگري همگاني در يك موضع معين شامل پستان ، گردن رحم يا ريه در ارتباط با سرطان امكان پذير است .
شيوه هاي مختلف غربالگري سرطان
الف : خود آزمايي پستان
براي زنان بعد ازسن 25 سالگي هر ماه يك بار ، مفيد و موثر و در كشور ما از بهترين شيوه هاست .
الف : خود آزمايي توسط بيمار ( فرد )
ب : ملامسه توسط پزشك
ج : ماموگرافي به عنوان مقايسه و مبنا يكبار در حدود 40 سالگي از 40 تا 49 سالگي هر 2 تا 3 سال يك بار و از 50 سالگي به بعد هر 1 تا 2 سال يكبار توصيه مي شود .
ب : بيماريابي از نظر سرطان گردن رحم:تمام زنان در آغاز شروع دوره جنسي ( باروري ) و پس از آن هر 3 سال يكبارو يا زناني كه داراي علائم غير طبيعي دستگاه واژينال مي باشند ، بدون ملاحظه سن ، در مقياس هر 3 سال يك بار و يا بر اساس دستور پزشكان معالج توصيه مي گردد .
ج : آزمايش خون
آزمايش خون منفي در مدفوع براي موارد خاص بويژه در افراد بالاتر از 50 ساله اي كه در معرض ابتلا به بيماري هاي مهم دستگاه گوارش و بويژه سرطان كولوركتال قرار دارند سالي يك بار توصيه مي شود .
د : آزمايش پروستات:آزمايش پروستات براي مردان بعد از 60 سالگي سالي يكبار توصيه مي گردد .
و : مشاوره پزشكي: مشاوره پزشكي براي بازبيني و كنترل از نظر سرطان ، بعد از 40 سالگي و قبل از آن براي گروههاي خاصي كه به دلايلي در معرض خطر مي باشند .
ه : غربالگري از نظر سرطان ريه
در حال حاضر در تكنيك پرتو نگاري قفسه سينه و آزماش سلول شناسي خلط در دسترس است .
عواقب و عوارض ناشي از ابتلا به سرطان كيفيت زندگي بيماران
بايد همواره در نظر داشت كه بيماران انسانهايي شريف و بزرگوار با اهداف ، آرزوها و نيازهاي خاص خود مي باشند . نقش پزشكان و ساير پرسنل بهداشتي و درماني بازگرداند بيماران به زندگي عادي و يا نزديك عادي مي باشد . بيش از 54% مبتلايان به سرطان با درمانهاي موثر و همه جانبه مداوا مي شوند . ابتلاي به سرطان در تمام موارد بر كيفيت زندگي بيماران ، به درجه هاي مختلف تاثير مي گذارد . رئوس مشكل ها و مسايلي كه به طور معمول مبتلايان به سرطان با آنها مواجه مي شوند به شرح زير است .
* آثار رواني و عاطفي ناشي از ابتلا به بيماري واقدامهاي تشخيصي و درماني
* استرس وافسردگي
* آثار رواني بر خانواده ها به ويژه بر فرزندان يا والدين مبتلا
* آثار بيماري و درمانها بر روابط اجتماعي و زناشويي
* درد
* مسايل مالي و اقتصادي ناشي از بيماري ، درمان و توانبخشي
* مشكلات بازگشت به كار
* مشكلات تغذيه اي به ويژه در سرطانهاي دستگاه گوارش
* عفونت ، التهاب ، خونريزي و عوارض مشابه ديگر
* مشكل دسترسي به وريدها به منظور تزريقات وريدي
* تهوع و استفراغ ناشي از بيماري به علت عوارض درمان
مبارزه با سرطان
مبارزه با سرطان شامل مجموعه تدابيري است كه بر اساس دانش كنوني پزشكي در زمينه هاي پيشگيري ، تشخيص زودرس و درمان و مراقبتهاي بازتواني وجود دارد و هدف آن كاهش قابل توجه بروز موارد جديد و افزايش شمار بهبودي از سرطان و كاهش زمين گير شدن به علت سرطان است .
پيشگيري و كنترل
1 – پيشگيري اوليه
قطعاً مي توان بسياري از موارد بيماري را قبل از پيدايش جلوگيري نمود . نمونه هایی هاي از پيشگيري در سطح اول به شرح زير است :
- آموزش بهداشت و آموزش علائم هشدار دهنده سرطان
- مبارزه با مصرف دخانيات
- اهميت انجام آزمايش هاي دوره
- درمان ضايعات پيش سرطاني
- واكسيناسيون عليه ويروس هپاتيت ب
- اصلاح عادتهاي غذايي بر اساس دستورهاي بهداشتي براي پيشگيري از سرطان هاي مرتبط
- امتناع از نوشيدن الكل براي پيشگيري از سرطانهاي مرتبط
- رعايت دستورهاي ايمني محيط هاي كار براي پيشگيري از ابتلا به سرطانهاي شغلي
حفاظت موثر در برابر پرتوهاي خورشيد براي پيشگيري از ابتلاء به سرطان پوستي دستورهاي بهداشتي منظم و موثري موجود است كه در صورت رعايت در سطح كشوري ، در قالب يك برنامه جامع ملي كنترل بيماري سرطان ، مي تواند موجبات كاهش ابتلا به بيماري را در سطح جمعيت فراهم سازد .
2 – پيشگيري ثانويه :
براي بسياري از موارد سرطان امكان تشخيص زودرس فراهم مي باشد . ابزار تشخيص زودرس سرطانهاي خاص و ضايعه هاي پيش سرطاني در افراد بدون علامت ، غربالگري ناميده مي شود . اين اقدام امكان درمان قطعي بيماري را ، قبل از تبديل به مرحله پيشرفته و غير قابل درمان ، فراهم مي سازد .
3 – پيشگيري ثالثيه :
در 50 سال گذشته پيشرفتهاي بسيار زيادي در درمان انواع سرطان حاصل شده است . جراحي ، شيمي درماني و پرتو درماني هنوز به عنوان سه پايه اساسي در انواع سرطان مطرح مي باشد و نتايج درخشاني در بسياري از موارد در اثر كاربرد يك و يا مجموعه و تركيبي از اين روشهاي استاندارد درماني ، بدست آمده است . با پيدايش پرتو درماني از 1940 و كاربرد آن به عنوان درمان بر عليه بيماري سرطان ازدهه 50 – 1940 و كاربرد بسيار وسيع آن از دهه هاي بعد در درمان بيماريهاي ي مانند سرطان دهانه رحم ، سرطان سيستم لنفاوي و سرطانهاي ديگر تحولي شگرف بوجود آورد . از دهه 1960 با شناخت و كاربرد داروهاي موثر شيمي درماني ، ميزان بقاي بيماران افزايش يافت .
سرطان حنجره چيست؟
حنجره (Larynx) بخشی از مجرای تنفسی و عضو اصلی توليد صدا است که در جلوی گردن و پايين زبان قرار دارد و متشکل از چندين غضروف است که در تنفس، تکلم و بلع نقش مهمی را ايفا میکند.
سرطان حنجره نوعی بيماری است که حاصل رشد خارج از کنترل و نامنظم ياختههای بدخيم در حنجره و بافتهای اطراف اين عضو است. اين بيماری اغلب در افراد بالای ۴۰ سال شايع است و تظاهر آن در افراد زير ۲۵ سال بسيار نادر است. مردان تقريباً به ميزان ۴ برابر زنان به اين بيماری مبتلا می شوند.
علائم هشدار دهنده سرطان حنجره
• گرفتگی طولانی مدت صدا و يا تغييرات آهنگ صوتی بدون وجود علت بارز
• احساس وجود توده ای در گلو
• برآمدگی در ناحيه گردن
• تنگی نفس در اثر فعاليت
• سرفه مزمن
• سختی و يا احساس درد هنگام بلع
• سرفه همراه با خلط خونی
• غدههای لنفاوی متورم و سفتی در گردن
• احساس درد در هنگام لمس گلو
• تنفس صدادار
• بوی بد دهان
• گوش درد ( بدون وجود علت عفونت )
• کاهش وزن
سبب شناسی: سرطان زايی سرطان حنجره
عامل مستعد در تظاهر سرطان حنجره مانند هر سرطان ديگری تداخل در نظم تقسيم ياختهها است. تحقيقات آماری و بالينی روند بدخيمی بيماری سرطان حنجره با عوامل زير ارتباط می دهند:
• استعمال دخانيات
• زياده روی در نوشيدن مشروبات الکلی
• استنشاق گرد وغبار فلزات و چوب
• تماس با آلايندههای شغلی مانندآزبست،( پنبه نسوز)، اسيد سولفوريک ، نيکل
• پوليپها (ضايعات) تارهای صوتی
• التهاب مزمن تارهای صوتی
• سن - افراد بالای ۴۰ سال بيشتر در معرض ابتلا به سرطان حنجره هستند
• جنس - مردان تقريباً به ميزان ۴ برابر زنان به اين بيماری مبتلا میشوند
• نژاد- سياه پوستان درصد بالاتری را نسبت به سفيد پوستان در ابتلا به سرطان حنجره نشان میدهند
الگوهای تشخيص سرطان حنجره
با توجه به وضيعت عمومی سلامت فرد، بررسی های تشخيص سرطان حنجره ممکن است شامل:
• معاينه ساده حنجره ، غدههای لنفاوی و ناحيه گردن توسط پزشک
• پرتو نگاری از حنجره با تابش اشعه X
• راديوگرافی از حنجره توسط دستگاهی بنام فلورسکوپ ( fluoroscope) جهت بررسی شکل و حرکت ساختار حنجره
• معاينه سطح داخلی حنجره با استفاده از دستگاهی بنام لارنگوسکوپ (لارنگوسکوپی- laryngoscopy)
• عکسبرداری ساده قفسه سينه
• سی تی اسکن (Computerised tomography scan)- در اين روش دستگاه سی تی اسکن با گرفتن تعدادی عکس توسط اشعه ايکس، تصويری سه بعدی از بدن را نشان می دهد و از اين طريق محل و اندازه دقيق ضايعه و پراکندگی تومور به بخش های ديگر مشخص می شود.
•پرتونگاری با استفاده از تشديد ميدان مغناطيسی (MRI Scan) – اين آزمايش مشابه سی تی اسکن است با اين تفاوت که به جای تابش اشعه X از مغناطيس جهت عکسبرداری از اعضای بدن استفاده می شود. در اين آزمايش بيمار به مدت ۳۰ دقيقه به طور ساکن درون اتاقک اين دستگاه می ماند و تصاوير مقطعی از بدن او تهيه می شود.
•نمونه برداری يا بيوپسی (biopsy)- بررسی ميکروسکوپی از نمونه بافت مورد نظر. اين آزمايش بسيار مهم است زيرا مطمئن ترين روش برای تشخيص سرطان به حساب می آيد.
الگوهای درمانی سرطان حنجره
انتخاب نوع الگوی درمان بستگی به سابقه بيماری شخص، نوع و محل سرطان حنجره و وضعيت سلامت عمومی بيمار دارد.
معمولترين الگوی درمان سرطان حنجره پرتو درمانی است.
درمان در مراحل پيشرفته بيماری مستلزم جراحی و خارج کردن ضايعه بدخيم و بافتهای درگير و يا پرتو درمانی پس از جراحی است. در عمل جراحی بخشی يا تمام حنجره (لارينژکتومی laryngectomy-) برداشته میشود.
در شرايطی که تمام حنجره به طور کامل برداشته میشود، گلوگاه را میبندند تا عمل بلع به طور طبيعی انجام شود و بالای نای به منفذی از پوست بخيه زده میشود (تراکئوستومی tracheostomy) تا هوا از اين راه وارد ريه شود. در چنين شرايطی تنفس به جای دهان و بينی از طريق اين منفذ يا شکاف صورت میگيرد. در صورت برداشتن کامل حنجره روش صحبت کردن از راه مری به بيمار آموزش داده میشود و يا از حنجره مصنوعی (مکانيکی يا الکتريکی ) استفاده می شود.
هنگامی که سرطان حنجره مهاجم شده و به ديگر بافتهای بدن و غدد لنفاوی سرايت کرده باشد غدههای لنفاوی و بافتهای تراريخته اطراف گردن هم برداشته میشود. سرطان مهاجم و پيشرفته حنجره بيشتر نواحی گردن را در بر میگيرد تا نقاط دورتر بدن، از اين رو شيمی درمانی، الگوی معمول درمان سرطان حنجره به شمار نمی آيد.
معمولا پس از درمان، فعاليتهای طبيعی بدن به تدريج از سر گرفته می شود و رژيم غذايی خاصی ضروری نيست اگر چه پس از جراحی برای مدتی از رژيم درمانی مايعات استفاده میشود تا التيام بافت آسان تر صورت گيرد.
پس از درمان، مراقبتهای منظم پزشکی الزامی است تا پيشرفت احتمالی بيماری تحت کنترل باقی بماند.