بهداشت و ایمنی صنعتي (بخش اول)
بهداشت و ایمنی صنعتي
به نام خدا
تاريخچه ايمني، حفاظت و بهداشت کار
فرايند صنعتي شدن، موجب استفاده فزاينده از ابزار و ماشين آلات فني شده است. عدم رعايت اصول صحيح در ساخت يا استفاده از وسايل، حوادث ناشي از کار را افزايش داده است. بنابر بيانيه آمارسازان بين المللي کار در سال 2003 روزانه هزار نفر در اثر حوادث ناشي از کار جان مي دهند و خسارت سالانه بالغ بر 109 * 1250 $ مي شود.
تاريخچه ايمني، حفاظت و بهداشت کار
وقوع انقلاب صنعتي 1760-1830 در انگلستان ( اختراع ماشين بخار 1782 جيمزوات) و سرايت به ديگر کشورهاي اروپايي و استفاده از نيروي محرکه مکانيکي و الکتريکي موجب تبديل کارهاي دستي به ماشيني گرديد و باعث تقسيم کار، افزايش توليدات و سرعت در انجام کار شد که نتيجه آن افزايش خطر در محيطهاي صنعتي بوده است.
تاريخچه ايمني، حفاظت و بهداشت کار
بدين ترتيب استفاده از انرژي ماهيچه اي به حداقل رسيد و همچنين به جاي استفاده از انرژي باد، حيوانات و جريان آب، استفاده از انرژي بخار(توربين بخار) و انرژي سوخت (بنزين، گازوئيل و...) معمول شد. صنايع غول پيکر بوجود آمد و به دليل استفاده از چرخ دنده، پرس ها، تيغه ها، ... . معلولين و مصدومين ناشي از کار چنان افزايش يافت که جمع آنها قشون از جنگ برگشته را تداعي مي کرد. اصطلاح "لشکر معلولين منچستر" زياد در کتابها بکار رفته است.
تاريخچه ايمني، حفاظت و بهداشت کار
با اختراع ماشين بخار جهشي در صنايع نساجي و ديگر صنايع انگلستان و ساير کشورها رخ داد.
توليد انبوه (Mass production ) رونق گرفت و کارگران از مزارع به صنايع روي آورند.
در چند سده قبل توجه به حفاظت مطرح نبوده و کارهاي سخت و خطرناک مثلاً کار در معادن و تونل ها را محکومين به اعدام انجام مي دادند.
تاريخچه ايمني، حفاظت و بهداشت کار
اولين قانون براي ايمني محيط کار و بازرسي از آن در سال 1820 در انگلستان تصويب شد. گروهي از روحانيون و قضات بطور افتخاري از کارگاهها بازديد مي کردند. در سال 1833 با تجديد نظر در قانون قبلي يک اداره رسمي براي بازرسي ايجاد شد و در سال 1844 مقررات مربوط به حفاظت ماشين آلات و استفاده از وسايل پيشگيري و اعلام حوادث در متن قانون وارد شد.
تاريخچه ايمني، حفاظت و بهداشت کار
در همين دوران در فرانسه از اطفال 6-8 ساله تا 17 ساعت در روز کار مي کشيدند. در سال 1867، در فرانسه انجمني براي پيشگيري از حوادث تشکيل شد. اين انجمن در شهر مولهوز و توسط آنجل دلفوس تشکيل شد. منشور اين انجمن چنين بيان شده بود:
"صاحب کارخانه علاوه بر فرد وظيفه دارد که به شرايط جسمي و روحي کارگران توجه نمايد. اين الزام کاملاً اخلاقي است و هيچ گونه مزدي نمي تواند جايگزين آن گردد و مي بايد مقدم بر هر گونه منافع و ملاحظات ملحوظ گردد."
اولين قانون در زمينه حفاظت فني به مفهوم دقيق در فرانسه در سال 1893 تدوين شد.
تاريخچه ايمني، حفاظت و بهداشت کار
در پروس در سال 1839 آيين نامه اي براي يک نظام بازرسي در کارخانه ها تدوين شد و در سال 1845 به کارخانه ها از سوي وزارت کشور و دارايي پروس توصيه شد که بازرس طبي داشته باشند و سرانجام در سال 1872 يک نظام بازرسي و حفاظت و بهداشت کار در پروس ايجاد شد و در سال 1878 به موجب قانون امپراطوري بازرسي کارخانه ها اجباري شد و بيمه حوادث ناشي از کار در سال 1884 در آلمان تدوين شد.
تاريخچه ايمني، حفاظت و بهداشت کار
نظام هاي واقعي و مؤثر در زمينه بازرسي کارخانه ها در دانمارک و سوئيس در سالهاي 1873 و 1877 بوجود آمد و استانداردهاي مربوط به حفاظت و بهداشت به اجرا در آمد.
در آمريکا تأسيس ادارات رسمي براي بازرسي ايمني کارخانه از ايالت ماساچوست در سال 1867 آغاز شد و سرانجام از سال 1885 اصل مسئوليت کارفرما در صورت بروز حوادث ناشي از کار، در مقررات قانوني ايالت هاي گوناگون ظاهر شد.
تاريخچه ايمني، حفاظت و بهداشت کار
با اهميت و پيچيدگي تدريجي صنعت در کشورهاي غربي کارشناسان و رشته هاي گوناگوني در اين حوزه ها توسعه يافت و بتدريج مسئوليت کارفرما در اين موارد به شرکت هاي بيمه سپرده شد و اين شرکت ها بازرساني براي اطمينان از اتخاذ تدابير حفاظتي استخدام نمودند و فعاليت در زمينه پيشگيري حوادث بتدريج گسترش يافت.
در سال 1889 در شهر مولهوز با مجاهدت هاي آنجل دولفوس تدابير حفاظتي در کليه کارخانه هاي نساجي پيش بيني شد. و آلبومي از تصاوير وسايل حفاظتي انتشار يافت. چاپ دوم اين آلبوم در سال 1895 با تجديد نظر انتشار يافت. پاره اي از اين وسايل هنوز براي حفاظت و ايمني معتبر شناخته مي شود.
تاريخچه ايمني، حفاظت و بهداشت کار
از سال 1889 کنگره هاي بين المللي در زمينه حفاظت تشکيل شد ( 1889، پاريس، 1891 برن و 1894 ميلان) اين کنگره ها و تبادل اطلاعات مربوط به توسعه قوانين حفاظتي منجر شد بطوريکه اجراي مؤثر الزامات قانوني و نقش مستقل بازرسان مورد تأکيد قرار گرفت و انجمن هايي براي حمايت از اين اقدامات شکل گرفت. از جمله در بلژيک سوئد و انگلستان اين نهادها شکل گرفت. شوراي ملي کوبا در سال 1936، انجمن ژاپني براي رفاه در صنايع 1928 و انجمن هندس در سال 1931 و شوراي ملي براي حفاظت در سال 1927 آغاز بکار کردند.
تاريخچه ايمني، حفاظت و بهداشت کار
علل عمده افزايش سوانح و حوادث ناشي از کار در محيط هاي صنعتي بعد از انقلاب صنعتي:
1. افزايش بسيار سرعت حرکات ماشين ها و محدود بودن توان عکس العمل انسان.
2. تراکم کارکنان در فضاهاي نسبتاً کوچک.
3. افزايش قدرت ماشين آلات و پيچيدگي کار آنها.
4. تقسيم زياد کار که هر کارگر با آموزشي اندک فقط از عهده بخشي اندک از فرايند توليد بر مي آيد و تصوري از مجموع اين فرايند ندارد و از نظر رواني باعث خستگي، بي حوصلگي، افزايش اشتباهات و در نتيجه ايجاد حادثه مي شود.
تاريخچه ايمني، حفاظت و بهداشت کار
علل عمده افزايش سوانح و حوادث ناشي از کار در محيط هاي صنعتي بعد از انقلاب صنعتي (ادامه):
5. فقدان آموزش کافي براي کار با ماشين آلات و شيوه هاي پيش گيري و مقابله با سوانح و حوادث
6. عدم تطابق دانش و توانايي هاي جسمي و رواني انسان
توجه بيش از حد به افزايش سطح توليد به جاي توجه به حفظ ايمني انسانها.
7. تمرکز ماشين آلات زياد در محيط هاي محدود و ايجاد سر و صداي زياد
8. عدم سرمايه گذاري در سيستمهاي حفاظتي و برنامه هاي مربوط
آشنايي با سازمان بين المللي کار
بهبود شرايط کار و استقرار عدالت اجتماعي در سطح بين المللي، در طول ساليان دراز دلمشغولي بسياري از افراد بوده است. رابرت آون انگليسي در سال 1818 پيشنهاد نمود که مسائل مربوط به کار " در کميسيون کار" در سطح بين المللي بررسي شود. اما اولين گامي که در اين زمينه برداشته شد کنفرانس بين المللي در سال 1890 با حضور 14 کشور در برلين بود که نتيجه آن توصيه هايي در زمينه شرايط کار در معادن و تجديد کار اطفال و زنان و تعطيل هفتگي بود. در سال 1900 جامعه بين المللي حمايت قانوني از کارگران تشکيل شد.
آشنايي با سازمان بين المللي کار
سرانجام در سال 1919 سازمان بين المللي کار در پايان جنگ جهاني اول بموجب ماده 13 قرارداد صلح ورساي براي حمايت از حقوق کارگران، ايجاد شرايط مساعد کار و امکانات کافي براي اشتغال و سطح زندگي مناسب براي کارگران سراسر دنيا تأسيس شد و هدف از تأسيس آن استقرار عدالت اجتماعي، آزادي و امنيت اقتصادي و ايجاد فرصت هاي مساوي براي آحاد ملتها بوده است. در بدو تأسيس 45 کشور به عضويت اين سازمان در آمدند و در حال حاضر 174 کشور عضو اين سازمانند.
اين سازمان سه جانبه است يعني اعضايي از کارگران، کارفرمايان و دولتها در آن عضويت دارند.
آشنايي با سازمان بين المللي کار
وظايف سازمان بين المللي کار برابر نتايج کنفرانس 1944 فيلادلفيا تبيين گرديد و در زمينه محيط و شرايط کار وظايف زير را بر عهده دارد.
بهبود امور حفاظت و بهداشت در محيط كار به جلوگيري از امراض و حوادث ناشي از كار و كنترل خطرهاي محيط.
ايجاد و تقويت مؤسسات تخصصي مانند مؤسسه ملي كار، آزمايشگاههاي بهداشت صنعتي، مراكز بهداشت و حفاظت كار و بخش هاي آموزش حفاظت
آشنايي با سازمان بين المللي کار
رسيدگي به مسائل مربوط به زمان كار (حداكثر كار قانوني، اضافه كاري، نوبت كاري و شب كاري) و مسائل پزشكي، اقتصادي و اجتماعي آنها.
كمك به گزينش تكنولوژي مناسب به عنوان وسيله اي جهت بهبود و حفاظت شرايط و محيط كار.
كمك به سازمانهاي محلي حفاظتي و بهداشت كار و مراكز تحقيقات و انجمن هاي كارفرمايي و سنديكاهاي كشورهاي مختلف.
آشنايي با سازمان بين المللي کار
كنفرانس بين المللي كار ساليانه يكبار تشكيل مي شود و از هر كشور 4 نماينده (دو نماينده دولت، دو نماينده از كارگران و كارفرمايان) شركت مي نمايند. استانداردهاي بين المللي كار و اهداف كلي سازمان، بودجه و برنامه كار سازمان در اين كنفرانس تعيين مي شود هيأت مديره هدايت امور سازمان بين المللي كار را عهده دار است و مركب از 28 نماينده دولت و 28 نماينده كارگر و كارفرما مي باشد. دفتر بين المللي كار كه محل آن در ژنو است دبيرخانه سازمان محسوب مي شود و مركزيت انتشارات و تحقيقات را عهده دار است. زير نظر اين دفتر بيش از سه هزار نفر در نقاط مختلف جهان كار مي كنند.
آشنايي با سازمان بين المللي کار
در سال 1946، سازمان بين المللي كار جزء سازمانهاي اختصاصي سازمان ملل شد و در سال 1969 نيز جايزه نوبل صلح را دريافت نمود. ايران از سال 1919 عضو آنست.
تعريف حادثه ناشي از كار
الف: تعريف كار
كار مجموعه اعمالي است كه انسان به كمك مغز، دست، ابزار و ماشين براي استفاده عملي از ماده روي آن انجام مي دهد.
ب: تعريف حادثه :
حادثه عبارتست از رويدادي كه بطور تصادفي و بنا به عللي ناشناخته و غيرقابل پيشگيري رخ مي دهد.
حادثه واقعه اي غير منتظره يا پيش بيني نشده كه مي تواند در تمام موقعيتهاي زندگي رخ دهد.
حادثه عبارتست از رويدادي كنترل نشده، غيرعمدي و پيش بيني نشده كه بدون برنامه قبلي رخ مي دهد و سبب وقوع صدمه يا آسيب مي شود.
تعريف حادثه ناشي از كار
حادثه ناشي از كار عبارتست از رويدادي غير منتظره كه در هنگام كار روي مي دهد و جريان عادي كار را متوقف مي سازد. حادثه ممكن است داراي پيامدهاي جسمي و رواني براي كاركنان و خسارات اقتصادي براي سازمان باشد.
دريك مفهوم وسيع حوادث ناشي از كار كليه حوادثي را که در ضمن كار و نيز در حين رفت و آمد به محل كار به وقوع مي پيوندد در برمي گيرد و براي اينكه حادثه ناشي از كار تلقي شود بايد هم در حين انجام وظيفه رخ دهد و هم به سبب انجام وظيفه رخ دهد.
حوادث ناشي از کار
انواع حادثه
حوادثي كه مستقيماً سبب آسيب ديدگي مي شود در كنفرانس جهاني 1962 بشرح زير احصاء شده است:
1- سقوط اشخاص
2- سقوط اشياء
3- راه يافتن و تصادم يا اشياء
4- گيركردن و قرارگرفتن بين اشياء
حوادث ناشي از کار
انواع حادثه
حوادثي كه مستقيماً سبب آسيب ديدگي مي شود در كنفرانس جهاني 1962 بشرح زير احصاء شده است (ادامه):
5- كارهاي سنگين و تلاش بيش از حد
6- برخورد يا ارتباط با حوادث غير متعارف
7- برق گرفتگي
8- برخورد يا ارتباط با مواد يا پرتوهاي زيان آور
9- ساير انواع حوادث
حوادث ناشي از کار
اهميت حوادث ناشي از كار:
1- از نظر انساني : شخص كارگر و خانواده وي را تحت تأثير قرار مي دهد.
2- از نظر اجتماعي : سوانحي كه باعث از كارافتادگي مي شود، باعث تزلزل در وضع اجتماعي جامعه مي شود.
3- از نظر اقتصادي : شامل هزينه هاي مستقيم و غير مستقيم.
علل و عوامل دخيل در حوادث ناشي از كار
علل مستقيم
علل غير مستقيم
علل و عوامل دخيل در حوادث ناشي از كار
علل مستقيم :
انجام غير صحيح كار مانند سرعت غير مجاز، تجهيزات ناقص
سهل انگاري و قصور مانند قصور مديريت در ايجاد وضعيت امن، سهل انگاري در آگاه سازي و نصب علائم هشداردهنده و استفاده نكردن از وسايل حفاظتي
علل و عوامل دخيل در حوادث ناشي از كار
علل غير مستقيم : (عامل حوادث نيستند اما تعداد آن را افزايش مي دهند.)
اين علل مي تواند شامل عوامل شخصي باشد مانند كمبود دانش و مهارت يا فقدان انگيزه يا ناتواني هاي جسمي و فكري يا ناشي از عوامل ديگر نظير مديريت، طراحي نامناسب محيط كار نامناسب يا روش هاي غير ايمن باشد.
علل و عوامل دخيل در حوادث ناشي از كار
تقسيم بندي علل بروز حوادث به علل رفتاري و محيطي :
علل رفتاري : به شخص و قصور وي مربوط مي شود.
علل محيطي : به عوامل درگير (غير از شخص آسيب ديده) مربوط مي شود.
تقسيم بندي علل بروز حوادث
علل جسماني مانند ضعف بينايي، حواس پرتي، صرع، كندي كنشهاي مغزي و ....
علل رواني مانند ساختار شخصيتي، نحوه ادراك، ماهيت و خلق وخوي كاركنان، فشارهاي رواني، عدم رضايت شغلي و ....
علل اقتصادي مانند طفره رفتن از سرمايه گذاري در امور حفاظتي بدلايل اقتصادي، عدم توجه به نقائص فني دستگاهها
علل فرهنگي و اجتماعي مانند ضعف فرهنگ ايمني،
عادات فرهنگي و اجتماعي، تقديرگرايي
تقسيم بندي علل بروز حوادث
علل محيطي شامل :
شيميايي
فيزيكي مانند عدم استقرار صحيح دستگاهها، عدم رضايت حد سروصدا، گرما، نور و ....
بيولوژيكي مانند حساسيت ها، ميكروب ها و ...
ارگونومي مانند طراحي نامناسب محيط كار که از راحتي و آسودگي مي كاهد و سلامت کارکنان را بخطر مي اندازد.
ارگونومي خرد ترسيم كننده رابطه تنگاتنگ انسان و ماشين
و ارگونومي كلان ترسيم كننده رابطه انسان و نظام
مديريت و سازمان و فناوري مي باشد.
تعريف حادثه ناشي از كار
سازمان تأمين اجتماعي حادثه حين انجام وظيفه را در يكي از حالات زير مي داند:
الف: در كارگاه يا مؤسسات وابسته و محوطه آن مشغول خدمت باشد.
ب: بدستور كارفرما در خارج از محوطه كارگاه مأمور انجام وظيفه باشد. اين مأموريت بايد در ارتباط با كارگاه و وظايف قانوني وي و مقررات و عرف كار منطبق باشد.
ج: حوادثي كه هنگام رفت وآمد از منزل به كارگاه و بالعكس رخ مي دهد مشروط بر آنكه در اوقات متعارف كار رخ دهد.
تعريف حادثه ناشي از كار
د: حوادثي كه در اوقات مراجعه به درمانگاه رخ مي دهد مشروط بر آنكه مبدأ حركت كارگاه بوده و در زمان و مسير متعارف رخ دهد.
ه: حوادث مربوط به نجات سايرين و مساعدت به آنان كه در ارتباط با كارگاه رخ مي دهد.
براي احراز اينكه حادثه به سبب انجام وظيفه رخ مي دهد بايد بين حادثه و انجام وظيفه رابطه وجود داشته باشد.
نظريه هاي مرتبط با حادثه
نظريه تعهد ايمني كالا (Product liability)
تا حدود يكصدسال قبل نظريه رومي خريد به مسئوليت مشتري(caveat emptor) نظريه حاكم بر تجارت بود كه بر اساس آن مسئوليت خوبي و بدي كالا بعهده خريدار است و حوادث ناشي از بكارگيري كالاهاي غيرايمن و خطرناك بعهده فروشنده نخواهد بود. اما در حال حاضر نظريه تعهد ايمني كالا يا "بدهي محصول" مطرح مي باشد كه بر اساس آن توليدكننده يا فروشنده در مورد بدي يا مخاطرات كالا مسئوليت
دارد.
نظريه هاي مرتبط با حادثه
نظريه مسامحه(negligence)
بر طبق اين نظريه هر يك از طرفين كار مسئوليت خساراتي را كه بر اثر اهمال كاري وي به طرف ديگر وارد مي شود بر عهده دارد. بنابراين بايد مسامحه و غفلت احراز شود و اين امر علت اصلي بروز حادثه محسوب شود و ساير عوامل در حادثه دخيل نباشند. بنابراين در هر حادثه هر طرف ممكن است سهمي داشته باشد.
نظريه هاي مرتبط با حادثه
نظريه حادثه پذيري
برخي بر اين باورند كه احتمال بروز حوادث براي عده اي از كاركنان بيش از ديگران است. اين افراد را حادثه پذير و مستعد حادثه مي نامند. ويژگي اين افراد بايد شناسايي شود و افراد حائز اين ويژگي ها بايد از مشاغل پرخطر دور باشند.
نظريه هاي مرتبط با حادثه
نظريه درخت حادثه
هر حادثه معلول رويدادي اوليه است. به كمك تنظيم درخت حادثه مي توان ريشه و علت اصلي بروز حادثه را تعيين نمود. درخت حادثه روشي منطقي براي تعيين پيامدهاي مختلف احتمالي حادثه اي است كه حادثه اوليه ناميده مي شود. بدين ترتيب علل ابتدايي و پيامدهاي آنها دنبال مي شود و مسبب اصلي بروز حادثه تعيين مي گردد.
مدلهاي مرتبط با حوادث
مدلهايي هستند که براي بررسي حوادث و عوامل مؤثر در بروز آن پيشنهاد شده هر كدام به برخي عوامل توجه مي كنند لذا صرفاً از مدلها بعنوان يك راهنماي كلي براي دستيابي به محيط ايمن كار استفاده مي نماييم.
مدلهاي مرتبط با حوادث
مدل هاينريش
Herbert Heinrich در سال 1928 با بررسي هفتادوپنج هزار حادثه صنعتي متوجه شد كه 88% حوادث بر اثر اقدامات ناصحيح كارگران و 10% بدليل شرايط غيرايمن كار رخ مي دهد و 2درصداز حوادث اجتناب ناپذير مي باشند.
نظريه اي بنام نظريه دومينو وي وضع نموده است بدين ترتيب كه مجموعه اي از شرايط و موقعيتهاي مرتبط با يكديگر موجب بروز حوادث مي شوند و ارتباط اين وضعيت ها با يكديگر مانند آنست كه چند رديف دومينو به نحوي قرار داده شوند كه با افتادن يكي از آنها كل رديف فرو ريزد. بر اساس اين نظريه اگر براي پيشگيري يك برنامه تنظيم شود كه در توالي بروز حوادث تأثير بگذارد و آنرا متوقف سازد مي توان از آسيب ها و حوادث جلوگيري كرد. عوامل ايجاد حادثه به رغم وي، سوابق فرهنگي و محيط اجتماعي، قصور و كوتاهي خود فرد و عمل غيرايمن و مشكلات مكانيكي يا فيزيكي
مي باشند كه به بروز حادثه و سرانجام آسيب منجر مي شود. بعضي
به جاي محيط اجتماعي از عامل مديريت (ساختار و نظارت) نام
برده اند.
مدلهاي مرتبط با حوادث
مدل فيرنزFirenze
مدل فيرنز از مدلهاي نظام ضد بررسي حوادث است و به مدل خطر پذيري تصميم گيري مصروف است. به نظر وي هرچه اطلاعات ما در مورد خاطرات احتمالي بيشتر باشد تصميمات مناسب تري را اتخاذ مي نماييم.
به عقيده وي درتعامل انسان، ماشين و محيط، تصميماتي بر اساس اطلاعات اتخاذ مي گردد كه پاره اي از آنها خطراتي را توليد مي كند هر چه اطلاعات براي تصميم گيري صحيح بيشتر باشد مخاطرات كمتري ايجاد مي شود. گاهي در تصميم گيري تحت تأثير تنش واقع مي شويم و تصميمات ضعيفي را كه مخاطرات در پي دارد اتخاذ مي نماييم. تزريق اطلاعات ، بازخورد و آموزش عوامل مختلف از جمله كارگران بويژه در مورد پيامدهاي احتمالي
حوادث، اتخاذ تصميمات شايسته را ممكن مي سازد.
خسارت هاي ناشي از حوادث كار
حوادث ناشي از كار خسارت ها و زيانهاي جاني و مالي فراواني بدنبال دارند كه بطور مستقيم كارگر و كارفرما از آن متضرر مي شوند و در مرحله بعد اقتصاد و صنعت از آن صدمه مي بينند.
علل مستقيم آسيب ها و خسارات مستقيم
حوادث علل غير مستقيم آسيب ها و خسارات غيرمستقيم
خسارت هاي ناشي از حوادث كار
خسارات ناشي از حوادث كار را مي توان به دو دسته قابل سنجش و آشكار و غير قابل سنجش و ناآشكار و نامرئي تقسيم بندي نمود.
خسارات قابل سنجش شامل همه هزينه هايي كه براي جبران خسارت پرداخت مي شود مانند هزينه هاي درمان، تعميرات، حقوق ايام بيكاري و مستمري بازماندگان.
خسارات غير قابل سنجش شامل همه هزينه هايي كه آثار آنها در درازمدت ظاهر مي شود و مقدار آنها قابل برآورد كمي نيست مانند ناراحتيها و تألمات روحي فرد حادثه ديده و نزديكان، هزينه هاي
فرصت، هزينه هاي تجديد آموزش و نظاير آن
خسارت هاي ناشي از حوادث كار
غرامت هاي پرداختي به حادثه ديدگان از طريق نظام بيمه اي عبارتند از:
بخش بلند مدت كه ماهيت استمراري دارد نظير مستمري ازكارافتادگي كلي يا جزئي و مستمري بازماندگان
بخش كوتاه مدت كه بر مبناي ميزان و عمق و شدت معلوليت در مقطع زماني محدودي پرداخت مي شود
غرامت درمان كه مجموع هرينه هايي است كه براي بهبود و درمان پرداخت مي شود مانند هزينه خدمات درماني هزينه هاي سفر بيمار و همراه و جلسات پزشكي و ...
هزينه هاي اداري و متفرقه
جمع هزينه هاي حوادث ناشي از كار سازمان تأمين اجتماعي
در سال 80 حدود 17 ميليارد تومان بوده كه نسبت به ده سال
قبل ده برابر شده است كه البته صرفاً شامل هزينه هاي
قابل سنجش مي باشد.
احتراق (ايجاد آتش):
احتراق عبارتست از تركيب سريع اكسيژن با مواد سوختني است. در اثر حوادث ماده سوختني بصورت بخار يا گاز درمي آيد و شعله آشكار مي گردد. شعله در اثر سوختن گاز است.
تركيب اكسيژن با ماده در مجاورت حرارت بعنوان ميانجي در يك فعل و انفعال زنجيره اي به توليد آتش منجر مي شود. سه وجه، حرارت، هوا و سوخت، مثلث حريق ناميده مي شود.
نتيجه اين سه عامل، گرماي زياد، دودهاي تند و غليظ و گازهاي مسموم كننده است.
ايمني و حفاظت در مقابل آتش سوزي
آتش سوزي از خطرناك ترين حوادث صنعتي است. مطالعه نشان مي دهد حدود 75 تا 80 درصد آتش سوزي ها قابل پيشگيري و پيش بيني است. آشنايي با خاموش كننده ها و طرز نگهداري و استفاده آنها اهميت زيادي دارد.
اکسيژن حريق معمولاً از هواي اطراف تامين ميشود. گاهي نيز اکسيژن از نشت لوله يا سيلندر اکسيژن آزاد ميشود که باعث شدت حريق ميگردد. بعضي مواد در اثر سوختن توليد اکسيژن مينمايد مانند پروکسيدها) (H2O2و نيتراتها.
گرما يا ايجاد جرقه نيز از عوامل بوجود آوردن آتش است. جرقه از طريق تماس آب با تجهيزات الکتريکي اعمار بار اضافي در وسايل الکتريکي و الکتريسته ساکن بوجود ميآيد. در جوشکاري، سنگزني، برش کاري و نظاير آن نيز بطريق غيرالکتريکي توليد جرقه مينمايند.
طبقه بندي آتش:
1. نوع اول (A) شامل سوختن هر مادهاي که پس از سوختن از خود خاکستر بجا ميگذارد مانند مقوا، کاغذ، لباس چوب. براي خاموش کردن اين نوع آتش از آب استفاده ميشود و منبع آتش را هدف ميگيرد.
2. نوع دوم (B) شامل تمام مواد قابل اشتعال ميباشد که از خود خاکستر بجا نميگذارد مانند مواد نفتي، روغنهاي صنعتي و رنگها. براي خاموش کردن اين نوع آتش از خاموش کنندههايي مادي کف نظير 2Co يا پودر خشک استفاده ميشود تا اکسيژن از دسترس آتش دور گردد. استفاده از آب براي خاموش کردن اين نوع آتش به توسعه آن کمک ميکند.
3. نوع سوم (C ) : اين نوع آتش از سوختن گازهاي قابل اشتعال با موادي که بسرعت به گاز تبديل ميشوند بوجود ميآيد. مثل پرويان مايع که بسرعت تبديل به گاز قابل اشتغال ميشود. خاموش کنندههايي مانند پودر خشک، هالوژنها کف و دياکسيدکربن براي مقابله با اين نوع حريق استفاده ميشوند.
4. نوع چهارم (D) : حريق ناشي از سوختن برخي فلزات قابل اشتعال نظير منيزيم، پتاسيم و آلومينيم براي خاموش کردن اين نوع حريق از پودرهاي خاص بايد استفاده نمود و در صورت دسترس نبودن امکانات کافي از شن و ماسه استفاده نمود. بايد توجه نمود که پودرهاي اطفا را بايستي به آرامي روي مواد محرق ريخت و مراقب نور شديد ناشي از سوختن اين فلزات بود.
5. حريق دسته E: اين دسته شامل حريقهاي الکتريکي ميباشد که در اثر استفاده نابجا از يک وسيله الکتريکي و نگهداري نادرست تجهيزات برقي استفاده ميشود. استفاده از فيوز در کاهش اين نوع حريق بسيار مؤثر است. براي اطفاء بايد ابتدا برق را قطع نمود و تا آن هنگام لااقل يک متر با برق فاصله داشت. هنگام اطفاء امکان توليد گاز سمي وجود دارد لذا از ماسک استفاده ميشود. 2Co بهترين ماده براي خاموش کردن است و استفاده از آب بسيار نامناسب است.
چند نکته در باب خاموش کنندهها:
همانطور که اشاره شد خاموش کنندههاي محتوي آب براي اطفاء حريق نوع A بکار ميرود در حاليکه خاموش کنندههاي محتوي کف که از هوا سنگينتر و از مايعات قابل اشتعال سبکتر است روي اين مايعات شناور ميشود و ارتباط آنها را با اکسيژن هوا قطع ميکند.
خاموش کنندههاي محتوي پودر عموما شامل پودر بيکربنات سديم يا پتاسيم ميباشد که با گاز Co2 يا N2 تحت فشار است. در اطفاء حريق تجهيزات الکتريکي بهتر است از Co2 استفاده شود
استفاده از خاموش کنندههاي محتوي هالوژن که از استخلاف يک هالوژن نظير کلر، برم و يا يد در C2A6يا CH4 بوجود آمده در حريقهاي نوع A,B,C بايد با توجه به اين نکته صورت گيرد که بخصوص با پاشيدن روي فلزات داغ، توليد گازهاي سمي ميکند لذا در فضاي محدود خطرناک ميباشد اين مواد چون ديالکتريک نميباشند پس از مصرف در دستگاههاي الکتريکي اثر ايجاد نمينمايند.
براساس استاندارد BS خاموش کنندههاي محتوي آب به رنگ قرمز، حاوي کف به رنگ کرم، محتوي Co2 به رنگ سياه و محتور پودر به رنگ آبي کوتداري شده است.
عوامل ايجاد آتش سوزي
بي دقتي در ايجاد جرقه
بي دقتي در رها کردن آتش
عدم کنترل تجهيزات ايجاد کننده جرقه، شعله يا گرما (عمليات برش، جوشکاري و ...)
وسايل گرم کننده نامناسب
آتش سيگار
ذخيره نامناسب مواد و نگهداري نامناسب مواد قاب اشتعال مانند رنگ، تينر، گازهاي فشرده اصولاً توجه به ايمني انبارها، آموزش ذينفعان و وجود سيستمهاي اطفا و اعلام اهميت زيادي دارد.
عدم دفع زباله
نگهداري ضعيف ماشينآلات (عدم روغن کاري، اعمال بار اضافي، ايجاد اصطلاک و ...)
سيستم الکتريکي و روشنايي غير ايمني
خطرات خاموش کنندهها
خطرات ِCo2: اگر چه سمي نيست اما تنفس آن در محيط بسته مشکلات تنفسي ايجاد ميکند و گاه گيجي، بيهوشي و حتي مرگ را بدنبال دارد.
خطرات پودر خشک: سمي نيست اما اگر بمدت زياد تنفس شود ايجاد سوزش و تحريک ميکند. در فضاي بسته نيز کاهش ديد و گيجي را باعث ميشود. پودر منو آمونيوم فسفات در صورتيکه با کمي آب مخلوط شود خوردگي در فلزات را سبب ميشود.
خطرات هالوژنها: همانطور که اشاره شد مواد حاصل از تجزيه خاموش کنندههاي هالوژندار سمي بوده و لذا ورود به محل حريق حتي پس از اطفاء بايد با احتياط صورت گيرد.
خطرات خاموش کنندههاي تحت فشار: خاموش کنندههايي که در هنگام استفاده ايجاد فشار ميکنند انفجار و ترکيدگي است که بايد در لحظه شروع استفاده، آنرا روي زمين قرار داده و فاصله مناسبي از آن داشت
حريقهاي الکتريکي
اصولا الکتريسته قابليت ايجاد دوخطر آتش سوزي و شوک الکتريکي را دارد. قوس الکتريکي و جرقه در محلهايي که گرد و غبار و بخارات قابل اشتغال وجود دارد آتش سوزي در پي دارد. اضافه بر آن عبور بار الکتريکي زياد از سيمهايي که مقاومت زياد و پوشش نا مناسب دارند به از بين رفتن پوشش آنها و آتشسوزي منجر ميشود. آتشسوزيهاي الکتريکي عموما ناشي از آتش سوزي ناشي از دستگاههاي فرسوده، استفاده نادرست و خارج از استاندارداز دستگاههاي الکتريکي، نصب ناقص دستگاهها، رويدادهاي تصادفي ناشي از بيتوجهيهاي انساني ميباشد.
وسايل و لوازم اطفاء حريق
بطور کلي در استفاده از خاموش کننده ها اين نکات بايد رعايت شود:
متناسب با وضعيت محل و به ميزان کافي استفاده شود.
به افراد آموزش کافي داده شود.
مرتباً بازرسي و تأييد شود.
در مکان مناسب و ثابت قرار داده شود.
هشدار دهنده ها
هشدار دهنده ها (detectors) وسايلي هستند که با نصب در محل وقوع آتش سوزي را اعلام مي دارند. آنها يک مدار الکتريکي را بر حسب نوع حساسيت باز يا بسته مي نمايند و سيستم هشدار دهنده بکار مي افتد. گاهي سيستم هاي هشداردهنده به طور اتوماتيک به سيستم اطفاء حريق نيز وصل مي باشد.
هشدار دهنده ها داراي انواع حرارتي، دودي و شعله اي مي باشند.
روشهاي پيشگيري از آتش سوزي يا مقابله با آن
پيش بيني در ساختمان و تأسيسات از قبيل رعايت ضوابط مربوط، استفاده از لوازم ايمني، پيش بيني سيستم هاي خروج ( درب ها، پله ها و روشنايي هاي اضطراري )، تهويه و ...
نصب سيستم هاي هشدار دهنده و اطفاء حريق در محلهاي مناسب
تهيه وسايل مناسب اطفاء حريق.
رعايت نکات ايمني شامل جدا کردن مواد آتش زا و شيميايي، تابلوها و علائم کافي، آموزش هاي عمومي و خاص.
انجام تمرينات دوره اي و بازرسي هاي مرتب
امکان اعلام بموقع
انفجار
انفجار به مفهوم اشتعال يکباره است که در آن انرژي هاي آزاد شده خيلي سريع و ناگهاني با سرعت و در حداقل زمان ممکن خارج مي شود. هر ماده شيميايي که بر اثر يک محرک خارجي ( ضربه، حرارت، الکتريسيته و غيره) تغيير شکل ناگهاني دهد و از حالت جامد يا مايع بصورت گاز تبديل شود ماده منفجره نام دارد. از جمله استيلن، nبوتيلن، اکسيد کربن اتر، هيدروژن سولفوره، متانول يا غبارهاي آلي شامل نشاسته، چوب پنبه يا گردهاي فلزي شامل گرد آلومينيوم يا منيزيم مي تواند ماده منفجره محسوب شود.
براي جلوگيري از انفجار بايد از تراکم اين گازها، بخارها و گردها کاست و درجه حرارت نيز در دمايي پايين تر از حد انفجار
نگه داشته شود. بدين ترتيب تهويه اهميت زيادي دارد.
گروههاي اطفاء حريق
اين گروهها عندالاقتضاء مي توانند شامل گروه تأمين، گروه پزشکي، گروه تخليه و گروه آتش نشاني باشد.
ايمني و حفاظت در مقابل برق
جريان برق يک روش بسيار مناسب و ايمن براي انتقال انرژي ميباشد اما تماس انسان، حيوانات و تجهيزات باعث انتقال انرژي به آنان و احتمال آسيب شديد و حتي مرگ ميشود. خطرات برق شامل موارد زير ممکن است باشد:
شوک الکتريکي
سوختگي ناشي از برق
آتشسوزي و انفجار ناشي از برق
خطر قوس الکتريکي
خطر ناشي از تجهيزات قابل حمل
خطرات ثانويه ناشي از برق
شوک الکتريکي و سوختگي
شوک الکتريکي باعث ايجاد درد و در موارد شديد باعث سوختگي ميشود. اختلاف پتانسيل، شدت جريان مقاومت بافت، نوع جريان مدت تماس و مسير عبور جريان در ميزان شوک و سوختگي مؤثر است. در ولتاژهاي بالا فاصله کمتر از 18 متر باعث ايجاد قوس الکتريکي ميشود و امدادگر را نيز دچار سانحه ميکند.
آتش سوزي و انفجار ناشي از برق
بيش از 25٪ حريقها ناشي ازنقصان در يک وسيله برقي يا سيمکشي تجهيزات برقي ميباشد. مهمترين دلايل اين حريقها، اتصال کوتاه برق ، گرم شدن کابلها و تجهيزات، جرقه در محيط حاوي گاز و بخار قابل احتراق ، عايق کابلها، نشت آب و خم کردن و پيچيدن کابلها رخ دهد.
جعبههاي تقسيم و تابلوها مهمترين نواحي خطر ميباشد. گاه گرد و غبار در اين محلها به تخريب عايقها و ايجاد اتصال منجر ميشود. استفاده زياد از پريزهاـ اثر درخت کريسمسـ نيز باعث ايجاد مشکلات اضافه بار ميشود.
قوس الکتريکي (Electric)
قوس الکتريکي براي شخصي که در مجاورت خطوط نيرو با ولتاژ زياد قرار دارد باعث شوک، کوري موقت در اثر سوختگي مردمک چشم و خطرات ثانويه ميگردد.
وسايل الکتريکي قابل حمل
25٪ حوادث برقي در اين وسايل رخ داده که عمدتاً از نوع شوک الکتريکي بوده است که غالباً مربوط به کابلهاي اين وسايل ميباشد. در اين حالت در صورتي که ولتاژ برق بيش از 50 ولت باشد احتمال آسيب جدي وجود دارد رطوبت و وجود گازهاي قابل اشتعال در محيط مخاطرات بيشتري ايجاد ميکند.
بخصوص کار با وسايل برقي خطرات ديگري مانند بريدگي، برخورد، صدا، ارتعاش و پرتاب از ارتفاع دارد.
کنترل خطرات بالقوه الکترسيته
علاوه بر آموزش مخاطرات برق و چگونگي کمکهاي اوليه براي مصدومين، موارد زير ميبايستي مورد توجه قرار گيرد:
انتخاب تجهيزات برقي مناسب
استفاده از سيستمهاي حفاظتي
بازرسي و نگهداري از تجهيزات برقي
انتخاب تجهيزات برقي
با توجه به شرايط محيط کار (قابليت اشتعال، انفجار، رطوبت هوا، دماي بالا يا پايين صدمات ناشي از حيوانات، گياهان و گردوغبار) بايد انتخاب تجهيزات انجام شود. نصب تجهيزات نيز بايد با اتصال زميني مناسب صورت گيرد و سيستمهاي جايگزيني تامين برق بايد پيشبيني شود. انتقال برق کابلها، پريزها و ساير تاسيسات بايد از نظر ايمني مورد توجه قرار گيرد.
· سيستمهاي حفاظتي
· اتصال بدنه به زمين
· فيوز
· عايقسازي
· رعايت استاندارد در دوري از قسمتهاي برقدار
· كمكهاي اوليه هنگام برق گرفتگي
جريان يك ميلي آمپر، كاملاً بي خطر است. با افزايش جريان بتدريج سوزش، گرما و درد احساس مي شود. در جريان 10 ميلي آمپر، ماهيچه ها در حالت انقباض باقي مي ماند. در جريان 20 تا 40 ميلي آمپر ماهيچه سينه در حال انقباض باقي مي ماند و تنقس قطع مي شود و خفگي و مرگ در چند دقيقه رخ مي دهد. در صورت قطع جريان در 2 تا 3 دقيقه، تنفس به حال خود باز مي گردد.
كمكهاي اوليه هنگام برق گرفتگي
در جريان متناوب عبور يك ميلي آمپر براي زمان نامحدود، 65 ميلي آمپر براي يك ثانيه و 500 ميلي آمپر براي 1/0 ثانيه بي خطر است و جريان مستقيم كمتر از جريان متناوب خطرناك است. مسير پا به پا، كم خطر ترين و بازو به بازو و بازو به پا، پرخطرترين است.
افرادي كه نارسايي قلبي، غدد، اختلال اعصاب، خستگي و اعتياد دارند به شوك الكتريكي حساس تر و آسيب پذيرترند. به همين جهت آزمايشات پزشكي مرتب اشخاصي كه با برق کار مي كنند ضروري است.
جدا كردن شخص مصدوم از مسير جريان برق اهميت بسيار دارد. تنفس مصنوعي و ماساژ خارجي قلب (براي گردش خون در
بدن) از اقدامات ضروري است.
عوامل فيزيکي زيان آور محيط کار
اين عوامل شامل جا و مکان و وسايل و تجهيزات، روشنايي، تهويه، صدا، ارتعاشات، فشار، و تشعشعات راديواکتيو است که به ترتيب آنها را بررسي مي کنيم.
عوامل فيزيکي زيان آور محيط کار
1- جا و مکان و وسايل و تجهيزات
فضاي مناسب کار براي کارکنان و امکان دسترسي آنان به وسايل و تجهيزات مورد نياز اهميت بسياري دارد.
کوچکي محيط کار و فشردگي افراد، آثار سوء رواني دارد و سوانح ناگواري بوجود مي آورد.
همانگونه که تجهيزات مورد نياز بايد در دسترس باشند، وجود وسايل اضافي و فرسوده نيز آزار دهنده و خطرناک است.
نيازهاي شغلي کارکنان بايد بخوبي شناسايي شود
و سرويس هاي عمومي، فني، بهداشتي و غيره به ميزان
کافي پيش بيني شود.
عوامل فيزيکي زيان آور محيط کار
2- روشنايي
روشنايي کافي هم بعنوان يک عامل حفاظتي و هم براي افزايش بازدهي اهميت دارد و به طراوت محيط کار مي افزايد.
بطور کلي نور مناسب داراي محاسن زير است :
جلوگيري از خستگي
کاهش اشتباهات
کاهش تعداد سوانح در محيط کار
بهبود روحيه کارکنان
بهبود کيفيت کار و افزايش بهره وري
عوامل فيزيکي زيان آور محيط کار
تعريف نور: نور آن دسته از امواج الکترومغناطيس است که بين طول موج هاي 380 تا 780 ميلي ميکرون قرار دارد. واحد شدت نور Lux مي باشد.
عوامل مؤثر در رويت اجسام
- اندازه اشياء
رنگ اشياء : هر چه رنگ اشياء به سفيد نزديک تر باشد نور بيشتري انعکاس مي دهند.
رنگ سفيد 84%، کرم 70%، زرد60%، سبز روشن 54%، آبي روشن 45%، قرمز تند 14% و سياه 1% انعکاس مي دهند. هر چه تضاد نور بين رنگهاي اجسام بيشتر باشد شناسايي آنها کنار يکديگر آسانتر است.
- زاويه ديد
ميدان ديد طبيعي انسان، 110از وضع عمودي شخص است
و براي رويت بقيه اشياء خارج از اين زاويه بايد حرکات گردن و
ديگر اندامها صورت گيرد.
عوامل فيزيکي زيان آور محيط کار
- فاصله اشياء
- مدت رويت اجسام :
حداقل زمان ديد که يک شيئي قابل رويت 7/ 0 ثانيه است اما حداقل زمان تشخيص 17/0 ثانيه است. بنابراين کارگران حرکت قسمتهاي مختلف ماشين را با اين تأخير ملاحظه مي کنند.
در رفت و آمد بين تاريکي و روشنايي زماني براي تطبيق شرايط جديد تاريکي يا روشنايي نياز مي باشد.
(Contrast) تباين
تباين بين جسم و زمينه طبق تعريف برابر است با اختلاف نسبي درخشندگي جسم و زمينه.
L1 درخشندگي زمينه و L2 درخشندگي جسم است. 0 < C < l .
ديد خوب زماني رخ ميدهد که تباين درخشندگي بين اجسام موجود در محيط زياد ميباشد.
عوامل فيزيکي زيان آور محيط کار
منابع نور
نور مي تواند منشاء طبيعي يا مصنوعي داشته باشد اگر چه نور طبيعي بهترين نور و داراي آثار بهداشتي نيز هست ولي بدليل عدم امکان کنترل و مديريت آن ناچار به استفاده از نور مصنوعي مي باشيم.
نور مصنوعي ممکن است مستقيم، غير مستقيم و يا نيمه مستقيم باشد.
عوامل فيزيکي زيان آور محيط کار
ميزان روشنايي لازم براي برخي مشاغل در جدولي زير آمده است:
عوامل فيزيکي زيان آور محيط کار
بايد دقت نمود که اگر چه نور کافي براي محيط کار ضروري است اما نور اضافي نيز مضاري دارد. بويژه گاهي انجام کار با توليد نور اضافي همراه است نظير کوره هاي يا تحمل تابش بيش از حد خورشيد. همچنين امواج خارج از محدوده نور ديدني نيز ضررهايي دارد که بترتيب به آن پرداخته مي شود.
عوامل فيزيکي زيان آور محيط کار
اشعه مادون قرمز:
امواج با طول موج 780 نانو متر تا يک ميلی متر تشعشعات مادون قرمز ناميده ميشود. اين امواج اگر به حد کافي متراکم شود بوسيله پوست بصورت گرما احساس ميشود. در مشاغلي نظير صنايع شيشه، بلورسازي، ذوب فلزات و آهنگري ضرورت دارد که اشخاص به شيشه مذاب يا فلزات گداخته نگاه کنند که اشعه مادون قرمز از خود ساطع مي نمايند که باعث افزايش درجه حرارت عدسي چشم و آب مرواريد يا کاتاراکت مي شود. استفاده از عينک هاي مخصوص در اين مورد ضرورت دارد.
عوامل فيزيکي زيان آور محيط کار
اشعه ماوراء بنفش:
طول موج اشعه فرابنفش از حدود 100 تا 400 نانومتر ميباشد. تابش اين اشعه بويژه براي کساني که زير نور مستقيم خورشيد کار مي کنند بخصوص در کنار دريا و ارتفاعات سبب کم شدن عرق، سوختگي و سرطانهاي پوستي مي شود. همچنين اشعه ماورا بنفش ناشي از جوشکاري (بخصوص جوش الکتريکي) سرخي چشم، ريزش اشک و خارش را ايجاد مي نمايد. استفاده از سايبان ها، پوشش مناسب، عينک هاي مخصوص و سپرهاي حفاظتي حسب مورد توصيه مي شود.
عوامل فيزيکي زيان آور محيط کار
3- تهويه
تهويه در محيط كار عبارتست از كنترل كيفي هوا از نظر درجه حرارت، جريان هوا و تصفيه مواد مضر موجود در هوا.
درجه حرارت مناسب، در شرايط مختلف متفاوت است و با ميزان رطوبت مربوط است. هرچه ميزان رطوبت اضافه شود درجه حرارت كمتري قابل تحمل است. حداكثر رطوبت قابل تحمل، در شرايط معمول70% است و دماي محيط كار نيز نبايد نوعاً از 21 درجه باشد. دماي كمتر از 5/15 درجه نيز باعث كاهش بازدهي مي شود و خشكي هوا نيز باعث كم شدن مقاومت بدن در برابر بيماريهاي ريوي مي شود.
براي جلوگيري از آلودگي در محيط كار بايد هوا جريان
داشته باشد و تراكم گازها يا تغيير رطوبت يا دما بايد
كنترل شود.
عوامل فيزيکي زيان آور محيط کار
تدابير حفاظتي براي مخاطرات ناشي از دما
گرما ناشي از حوادث محيط كار و متابوليسم حاصل از انجام كار مي باشد. كارگراني كه در محيط هاي گرم كار مي كنند بايد استعداد تحمل گرما را داشته باشند و همچنين به استراحت آنان بويژه هنگام تعريق زياد، توجه شود. ممكن است با استفاده از حجابهايي مانند سطوح انعكاس دهنده صاف و صيقلي براي كارگران، پوشاندن منبع حرارت با جسم دافع يا جاذب حرارت استفاده از لباس مخصوص حفاظت از گرما يا لباس
خنك كننده گرما را كنترل نمود.
عوامل فيزيکي زيان آور محيط کار
تدابير حفاظتي براي مخاطرات ناشي از سرما
براي كار در محيط هاي سرد استفاده از لباسهاي گرم، استراحت در محيط گرم، غذاي گرم توصيه مي شود و لازم است كساني كه قبلاً سرمازده شده اند يا به اختلالات عروق محيطي مبتلا هستند و معتادين به الكل و سيگار از كار در محيط سرد منع شوند. آموزش هاي مناسب نيز در اين شرايط ضرورت دارد.
عوامل ناشي از گرما
عوارض حفيف شامل سوختگي پوست و جوشهاي گرمايي است
عوارض شديد شامل گرفتگي عضلاني مانند کرامپ گرمايي، گرمازدگي و ضعف گرمايي ميباشد.
کرامپ گرمايي هنگامي رخ ميدهد که کارگران در محيطهاي گرم کارهاي سخت انجام ميدهند مانند کارگران معادن کورههاي ذوب فلزات و شيشهسازي. گاهي قبل از شروع علائم بيماري نظير دردهاي شديد در ماهيچههاي دست و بازو و سپس شکم و پا، آثاري نظير سردرد و سرگيجه خفيف ملاحظه ميشود.
علت اصلي اين بيماري عرق زياد و از دست دادن آب و
الکتروليتهايي نظير سديم ميباشد. قرص نمک براي
درمان و پيشگيري توصيه ميشود.
گرمازدگي
آغاز اين بيماري ناگهاني بوده و دفعتاً بيمار بيهوش ميشود و دماي بدن وي بالا ميرود علت بيماري ناتواني مرکز تنظيم حرارت در مغز بوده و براي درمان بايد پوست را سريع خنک نمود و مرطوب نگاه داشت يا شخص را درآب سرد غوطه ور ساخت.
ضعف گرمايي
اين بيماري با اظهار ناراحتي بيمار از ضعف، خستگي و سرگيجه شروع ميشود و علائمي چون کار نامرتب دستگاه گوارش ملاحظه ميشود دماي بدن بالا ميرود و نبض تند ميزند پوست مرطوب ميشود و علت بيماري ضعف گردش خون در جبران مايعات از دست رفته ميباشد. محرکهاي قبلي و عروقي و سرم نمکي براي درمان توصيه ميشود.
روشهاي عمومي کنترل گرما در محيط کار
کنترل گرماي تابشي
عوامل فيزيکي زيان آور محيط کار
4- صدا
پيشرفت و توسعه فناوري استفاده وسيع از ماشينآلات را باعث شده و در نتيجه، بشر در زندگي روزمره و شغلي خود با آشفتگيهاي ناخوشايند آکوستيکي روبرو شده است. مطالعات نشان ميدهد که تراز شدت صدا در جوامع ارتباط مستقيم با ميزان جمعيت دارد در نتيجه در جوامع صنعتي و شهري مردم و نيروي کار بيشتر در معرض اين پديده قرار دارند.
عوامل فيزيکي زيان آور محيط کار
صوت يک انرژي مکانيکي است که توسط مکانيسم شنوايي قابل تشخيص است. طيف 20 تا 20000 هرتز امواج صوتي، را طيف شنوايي ميگويند فرکانسهاي کمتر از آنرا مادون صوت و بيش از اين طيف را ماوراء صوت يا فراصوت مينامند فرکانسهاي گفتگوي روزانه حدود 500 تا 4000 هرتز ميباشد.
صدا در انسان آثار مختلف و متعددي دارد بطوريکه از اثر روي اندام بينايي (کاهش عکسالعمل به نور) سيستم تعادلي (گيجي، تهوع)، اثرات عصبي و گوارشي، رواني، فيزيولوژيک عمومي (ضربان قلب، فشارخون) تا ناراحتيهاي اجتماعي را در بر ميگيرد.
عوامل فيزيکي زيان آور محيط کار
اشخاصي كه در كارگاههاي مختلف صنعتي مانند صنايع سنگين، موتورجت، چكشهاي پنوماتيك (جك هاي باري و دژبر) ، مته هاي برقي پر سروصدا و ماشين هاي برش سروكار دارند و كارگراني كه به فلزكاري، صاف كاري، آهنگري، نجاري و غيره مشغولند در معرض ضايعات جبران ناپذير گوش قرار دارند.
واحد شدت صوت بل مي باشد كه مقياس ديگر آن دسي بل (dB) است.
dB =10-12 w/m2
عوامل فيزيکي زيان آور محيط کار
سطوح صوت برخي از منابع توليد صدا در جدول زير آمده است:
عوامل فيزيکي زيان آور محيط کار
ميزان حد مجاز تحمل سروصدا در روز به شرح زير است:
عوامل فيزيکي زيان آور محيط کار
اصولاً صداهاي 35 تا 55 دسي بل طبيعي هستند و حد تحمل صدا طبق نظريه (Spieth) براي كار فكري 75 دسي بل و در كار غير فكري 85 دسي بل است.
اثر سروصدا روي کارگران:
اثر رواني: عصبانيت، تحريک پذيري. مطالعه نشان ميدهد که منازعات و اختلافات خانوادگي در کارگان که در محيطي پر سروصدا کار ميکنند بيشتر است.
اثر روي شنوايي: تشخيص صدا و جهت صدا دشوار ميشود
افت شنوايي: در اين حالت فرکانس آستانه شنوايي افزايش مييابد که در ابتدا موقتي (Temporary Threshold shift ) و در صورت تکرار دائمي (Permanent Threshold shift Pts) خواهد بود. عواملي مانند سابقه کار، نژاد، تغذيه و بيماري نيز در اين امر دخيل است. پارهاي از مسموميتها (اکسيد کربن، جيوه، فسفر، سرب) و برخي داروها مانند استروپتومايسين (Streptomycin) نيز ميتواند به افت شنوايي منجر شود
چگونگي فرايند شنوايي
صوت بصورت امواج مكانيكي و ارد گوش مي شود و پرده گوش را تحريك مي كند توسط مركز شنوايي درك مي شود و در گوش داخلي به امواج الكتريكي تبديل مي شود و به مغز مي رود.
عوامل فيزيکي زيان آور محيط کار
عوامل فيزيکي زيان آور محيط کار
ويژگي هاي فيزيولوژيك امواج صوتي
بلندي يا شدت صوت
ارتفاع يا فركانس صوت : انسان فركانس هاي بين 20 تا 20000 هرتز را مي شنود و فركانس صحبت روزمره بين 500 تا 000 4هرتز است.
طنين يا شكل ارتعاشات
امواج با فركانس زياد و بلند براي گوش دردناك هستند. بطوريكه در فركانس هاي بالاتر از 4000 هرتز گوش بتدريج آسيب مي بيند و دچار عارضه شنيدن صداي دائمي Tinnus مي شود كه روي اعصاب آثار ناگوار مي گذارد.
صداي انفجار نيز ممكن است به پارگي پرده يا ايجاد خونريزي
داخل صماخ شود و گاهي گسيختگي زنجيره استخواني را به وجود
آورد. آسيب ديدگي گوش داخلي غير قابل بازگشت است.
عوامل فيزيکي زيان آور محيط کار
آثار سروصدا
عوارض رواني وعصبي : اين اثر به مشخصات فيزيكي (فركانس، فشار و شدت صدا) دارد و بطور كلي سروصداي زياد باعث كاهش تمركز اعصاب و فعاليت هاي مغزي شده، روي سلسله اعصاب اثر مي گذارد و علائمي نظير سردرد، سرگيجه، ضعف عمومي، بي خوابي و عصبيت ظاهر مي شود و تداوم آن عوارض رواني ايجاد مي كند.
تداخل در ارتباطات
خستگي و كاهش راندمان كار
اثر فيزيولوژيك : شامل كاهش شنوايي (كري موقت يا
دائم) درد گوش، بالا رفتن فشارخون، زخم معده
عوامل فيزيکي زيان آور محيط کار
قدرت شنوايي بر حسب شدت صوت
عوامل فيزيکي زيان آور محيط کار
كاهش و كنترل سروصدا
مي توان براي كاهش و كنترل سروصدا در كارگاههاي صنعتي از روشهاي تعويض وسايل كار، استفاده از ماشين هاي بدون سروصدا، استفاده از روش هاي معمول مانند روغنكاري، تعويض قطعات فرسوده استفاده از قطعات لاستيكي استفاده نمود. همچنين استفاده از گوشي ها و كلاههاي مخصوص توصيه مي شود.
بطور كلي براي حذف سروصداهاي مزاحم مي توان از روش جذب صدا (مانند وسايلي براي تخفيف ارتعاشات و جذب در سقف ها و ديوارها) و عايق كردن صدا (جدا كردن كانونهاي صدا از بقيه محيط) و از بين بردن صدا در منبع (روغنكاري، اتوماتيك كردن بخشهاي مختلف، سيستم ارتباطي مناسب براي جلوگيري از صحبت با صداي بلند، استفاده از كف پوش مناسب، بي صدا كردن حمل بار مثلاٌ
چرخ بجاي اصطكاك) استفاده كرد.
عوامل فيزيکي زيان آور محيط کار
5- ارتعاشات
وسايل و ابزارهاي داراي ارتعاش (نظير مته برقي، چكش بادي و غيره) به بافت هاي نرم دستها صدمه زده و در مفاصل دستها، بخصوص مچ و آرنج توليد درد مي نمايد. علاوه بر آن در اندامهاي كاركناني كه با لوازم بادي و اره هاي زنجيري كار مي كنند كيستها، حفره ها و تغييرات استئوپروز ( )پديد مي آيد. همچنين رنگ پريدگي انگشتان بر اثر ارتعاش ضايعه ديگري است.
براي ايمني در قبال ارتعاشات حاصل از لرزش امواج صوتي جداكردن محل قسمتهاي متحرك و دوار و مرتعش از ساير قسمتها، نصب ماشين ها و دستگاههاي متحرك بر تكيه گاههاي منعطف، نصب چرخهاي لاستيكي زبر برخي دستگاهها، عدم استقرار افراد روي قسمتهاي مرتعش، آموزش براي استفاده صحيح از
دستگاههاي مرتعش و كاهش مدت كار روزانه يا منقطع كردن
مدت كار پيشنهاد مي شود.
ارتعاش در محيط کار
انرژي ارتعاشي از بيشتر تجهيزات و ماشينآلات به بدن افرادي که با آنها کار ميکنند منتشر ميشود. اين انرژي مکانيکي آسايش را مختل ميکند، بازده کار را کاهش ميدهد و اعمال فيزيولوژيک بدن را دچار اختلال ميکند. وسايل و ابزارهايي نظير مته برقي و چکش بادي بيشترين صدمه را در بين وسايل توليد کننده ارتعاش به بدن و بويژه بافتهاي نرم در مفاصل دستها، مچ و آرنج وارد نموده و توليد درد مينمايند. کيستها، حفرهها و رنگپريدگي انگشتان از جمله صدمات ارتعاشات ميباشد.
ارتعاشات در بدن
اصولاً ارتعاشات مکانيکي در محدوده 1 تا 2000 هرتز، متناظر با سرعتهاي دوراني 60 تا 120000 دور در دقيقه ميباشد که حتي در محدوده 1تا 20 هرتز نيز براي شاغلين، زيانآور محسوب ميشود و سبب برهم زدن اعمال طبيعي ميگردد. بدن انسان معادل يک دستگاه ارتعاشي پيچيده است که در اثر بعضي از بسامدها به حال تشديد در ميآيد. نتيجه بسياري از اثرات فيزيولوژيک ناشي از ارتعاشات در بدن به پديده تشديد بستگي دارد. “مهندسي کنترل ارتعاش” در بدن امروزه پيشرفت زيادي کرده است. يکي از انواع بيماري ارتعاش بيماري حرکت ميباشد که در دريا به درياگرفتگي مشهور است. تکانهاي آهنگين يا نا منظم در موارد شديد با سردرد، سرگيجه، اختلال دستگاه گوارش و ديگر ناراحتيهاي عمومي همراه است.
آثار ارتعاشات در دست و پا
وسايل و ابزارهاي هواي فشرده و بادي که در ساختمان، معدن، سنگبري استفاده ميشود انرژي ارتعاشي زيادي توليد ميکند و به دست و بازوها منتقل ميشود. آسيب در موج نرم، کاهش کلسيم در استخوانهاي کف دست، استئوآرتريتOsteoarthritis) ) مفاصل و آسيبهاي عروقي ميتواند ناشي از اين ارتعاشها باشد. جذب انرژي ارتعاشي با بسامد 30 تا 300 هرتز توسط نسوج به پديده سپيد انگشتي (white finger) منجر ميشود (ناشي از کم خوني موضعي انگشتان). درد، خارش، مور مور شدن و تورم از نتايج کار با اين دستگاههاست که در سرما تشديد ميشود.
استانداردهايي که براي کنترل ارتعاشات بکار ميرود مبتني بر حفظ بازده کار، سلامت يا ايمني (تعيين حداکثر گذاري) و حفظ راحتي و آسايش ميباشد.
ميراکردن ارتعاش تمام بدن
با استفاده از فنربنديهاي مناسب، صندليهاي روغني و بادي صورت ميگيرد.
تشديد در بدن انسان
ارتعاشات وارده به بدن گاه با فرکانس تشديد بخشهايي از بدن نزديک است و به وقوع پديده رزونانس منجر ميشود اثرات فيزيولوژيک و رواني ارتعاشات مکانيکي در اين شرايط با تحريک گيرندههاي مکانيکي بدن تشديد ميشود و به جذب کل انرژي ارتعاشي منجر ميگردد.
البته عوامل متعددي در اين امر از جمله شکل ساختمان بدن فرد، وضعيتِ بافت، شدت نيروي ارتعاشي جهت و سطح اعمال ارتعاش، ماهيت و توزيع بارهاي خارجي روي بدن در اين پديده دخيل است.
ارتعاشات در حيوانات گاهي به مرگ منتهي ميشود در انسان ضايعات خونريزي در ريه، ميوکارد قلب و ضايعات در مجاري رودهاي و معدهاي و ضايعات کليه و مغز نيز پيآمد آن ميتواند باشد.
در کار با تراکتور , وسائط نقليه سنگين و هليکوپتر ضايعات نخاعي نيز ملاحظه شده که توجه به فاکتورهاي ارگونومي در کاهش آنها موثر است ارتعاشات با فرکانس پايين (کمتر از 2 هرتز) توسط و ستيبول گوش داخلي درک ميشود.
تأثيرات ارتعاشات بر سيستم اعصاب محيطي و مرکزي، سيستم عروق محيطي، ماهيچهها، استخوانها و رباطهاي دست و بازو نيز ملاحظه شده است.
براي ايمني در قبال ارتعاشات علاوه بر جداکردن قسمتهاي متحرک و مرتعش از ديگر بخشها، نصب ماشينها روي تکيه گاههاي منعطف، نصب چرخهاي لاستيکي زير برخي از دستگاهها، عدم استقرار افراد روي قسمتهاي مرتعش، آمرزش براي استفاده صحيح از دستگاههاي مرتعش و همانطور که گفته شد کاهش کار روزانه يا انقطاع آن گاهي لازم است.
عوامل فيزيکي زيان آور محيط کار
6- فشار
فشار هوا در مجاورت سطح آزاد دريا 76 سانتي متر جيوه است و مقدار نيرويي كه بر هر سانتي متر مربع از سطح بدن وارد مي شود 1033 گرم و بر تمام سطح بدن 17 تا 20 هزار كيلوگرم است. با توجه به تعادل بين فشار بيرون و مايعات و گازهاي داخل بدن به راحتي اين نيرو تحمل مي شود. تغيير اين فشار عوارضي بشرح زير دارد :
عوامل فيزيکي زيان آور محيط کار
عوارض و بيماريهاي ناشي از كاهش فشارهوا
فشار در ارتفاع 5500 متري نصف و در ارتفاع 8000 متري ثلث و در ارتفاع 16000 متري عشر فشار يك جو است. با افزايش ارتفاع, فشار اكسيژن نيز به همين ترتيب كاهش مي يابد. دما نيز 8/9 درجه سانتي گراد براي هر كيلومتر كاهش مي يابد. در ارتفاعات مقدار اشعه ماوراء بنفش بيشتر است. چون انرژي بدن از اكسيداسيون مواد غذايي و تركيب با اكسيژن تأمين مي شود كاهش اكسيژن كاهش انرژي را باعث مي شود و جريان اكسيژن در بدن نيز كم مي شود. همچنين با كاهش فشار گازهاي محلول در مايعات بدن خارج مي شود و عوارضي نظير نفس تنگي، مورمورشدن اندامها، سوزش و خارش پوست، ناراحتي هاي گوارشي. اختلال گردش خون، اختلال در حس شنوايي و سيستم بينايي آشكار مي شود. اگرچه بدن به تدريج و بعد از مدتي با تغييرات فشار تطابق
حاصل مي كند. بدين ترتيب کار کردن مبتلايان به
اختلالات قلبي عروقي و فشارخون و ريوي در ارتفاعات
ممنوع مي باشند.
عوامل فيزيکي زيان آور محيط کار
عوارض و بيماريهاي ناشي از افزايش فشار
عمده محيط هاي كار همراه با افزايش فشار زير سطح رودخانه ها و درياها مي باشد. به ازاي هر ده متر عمق آب يك جو فشار افزوده مي شود بطوريكه در عمق 40 متري، 4 جو فشار اضافه مي شود.
تحت فشار زياد گازها بتدريج در مايعات بدن حل مي شوند. مثلاً در عمق چهل متري مقدار ازتي كه در خون حل مي شود پنج برابر شرايط معمول است. بازگشت سريع به سطح آب براي كساني كه زير آب و در فشار زياد كار مي شكنند خطرناك است و اين كار بايد تدريجي صورت گيرد در غير اينصورت عوارضي مثل دردهايي در سراسر بدن، درد اطراف مفاصل و استخوانها و عضلات، سرگيجه و تهوع و عدم تعادل در حركت، ايجاد ملكولهاي هوا در مغز كه به سكته مغزي منجر مي شود ممكن است تا 24 ساعت بعد آشكار شود.
محدوديت ساعات كار، معاينات پزشكي دوره اي، آموزش و حساسيت
نسبت به بيماري هاي مختلف كساني كه در فشار بالا كار مي كنند
ضروري است.
تشعشعات و مواد راديو اكتيو
تشعشعات يون ساز در اين بخش مورد بررسي قرار مي گيرند. اين تشعشعات شامل تشعشعات الكترومغناطيسي مانند اشعة x و γ و تشعشعات اتمي نظير اشعه x ، الكترون ها، پروتونها و نوترونها مي باشد.
اجسام راديواكتيو ايزوتوپهايي از يك عنصر مي باشند كه در حالت تعادل قرار ندارند و با جذب يا دفع يك يا چند نوكلئون و تشعشع انرژي اضافي، بحالت تعادل درمي آيند. عناصر راديواكتيو ممكن است با شكسته شدن نيز به عناصري با حالت پايدارتر تبديل شوند. اجسام راديواكتيو سه نوع اشعه β، xو γ از خود منتشر مي سازند.
تشعشعات و مواد راديو اكتيو
امروزه خاصيت راديواكتيويته را با ايجاد عدم تعادل در هسته هاي پايدارتر بطور مصنوعي نيز درست مي كنند. منابع توليد اشعه راديواكتيو مي توانند طبيعي يا مصنوعي باشند. راديواكتيويته طبيعي از تشعشعاتِ كيهاني و ديگر منابع طبيعي بوجود مي آيد كه ميزان و آثار سوء آنها، در مقايسه با مواد راديواكتيو مصنوعي، ناشي از فعاليت هاي انساني، ناچيز است.
تشعشعات و مواد راديو اكتيو
واحدهاي سنجش مواد پرتوزا :
كوري : كوري بيانگر تحولات و ميزان كاهشي است كه در يك ثانيه در مقدار معيني از راديوايزوتوپ رخ مي دهد و معادل فعاليت يك گرم راديوم است.
گري : مقدار دز جذب شده كه يك ژول انرژي را به يك كيلوگرم انتقال مي دهد يك گري ناميده مي شود.
مقدار معادل : از نظر كيفي, پرتوها روي بدن آثار بيولوژيك متفاوتي دارند يعني يك مقدار مشخص از يك نوع پرتو ممكن است اثر
بيولوژيك كمتر يا بيشتري از يك نوع ديگر باشد. كميتي
كه اين تفاوت را معلوم مي كند دز معادل نام دارد.
تشعشعات و مواد راديو اكتيو
DE = D * RBE
RBEرا ضريب تأثير بيولوژيك مي نامند. واحد دز معادل (DE)، رِم يا سيورت Sivert مي باشد.
تشعشعات و مواد راديو اكتيو
تشعشعات و مواد راديو اكتيو
تشعشعات و مواد راديو اكتيو
تشعشعات و مواد راديو اكتيو
شناخت پرتوها و ذرات يونساز:
1- ذره α : ذرات α داراي جرم زياد مي باشند. مسير حرکتشان مستقيم
است.
انرژي خود را از دست مي دهند و سرانجام با جذب دو الکترون به اتم هليم تبديل مي شوند. ذرات با توجه به انرژي خود بين 2 تا 10 سانتي متر در هوا نفوذ مي کنند. در آب و محيطهاي جامد نفوذ کمتري دارند و بدين ترتيب با يک ورقه نازک فلزي و حتي صفحه کاغذ مي توانند از حرکت آنها جلوگيري کرد.
ورود آنها از بيرون به بدن چندان خطرناک نيست اما اگر
از طريق استنشاق وارد بدن شوند بسيار خطرناکند.
تشعشعات و مواد راديو اكتيو
2- ذره β : انرژي ذرات β که از هسته هاي راديو اکتيو خارج مي شوند متفاوت است و بدين دليل برد آنها اختلاف دارد. قدرت نفوذ آنها زياد است. مسير آنها بدليل انحراف هاي پي در پي مستقيم نمي باشد اين ذرات در هنگام عبور به مرور انرژي خود را از دست مي دهند و موجب يونيزه کردن اتمها مي شوند. مثلاً پرتوي p 32 دربافت نرم حدود 7 ميلي متر نفوذ مي کند و انرژي خود را در صورت ورود به بدن در داخل بدن پراکنده مي کند و صدمات زيادي مي زند.
تشعشعات و مواد راديو اكتيو
3- پرتو γ : اين پرتو معمولاً از هسته اتم راديواکتيو که به حالت پايدار مي رود بدست مي آيد. قدرت يونيزاسيون اشعه γ ضعيف است ولي قدرت نفوذ آن بسيار زياد است و بدليل نفوذ در عمق بافت بدن خطرات زيادي دارد. پرتوهاي β با صفحه آلومينيومي به ضخامت چند ميلي متر متوقف مي شوند در حاليکه براي جلوگيري از پرتوهاي γ از بلوک هاي ضخيم سربي استفاده مي شود.
4- پرتو X : اين پرتوها داراي انرژي کافي براي يونسازي و تحريک اتمها و مولکولهاي جسم جاذب مي باشد و از طريق کاهش ناگهاني سرعت الکترونهاي سريع يا خارج کردن يک الکترون از مدار اتم
بوسيله الکترون هاي سريع (که باعث جذب الکترون ديگر
در مدار مزبور و صدور فوتون مي شود) توليد مي گردد.
تشعشعات و مواد راديو اكتيو
5- نوترون: پرتو نوترون فاقد بار الکتريکي است و به صورت نوترون هاي سريع و حرارتي ممکن است آثاري داشته باشد.
تشعشعات و مواد راديو اكتيو
آثار تشعشات يونيزه
1- اثرات مستقيم
ايجاد وقفه در تقسيم سلول جهش ژني شکست کروموزومي يا تغيير ساختمان و ترکيب کروموزوم هاي آسيب ديده مرگ سلولي
2- اثرات غير مستقيم
تغيير اجزاء شيميايي سلول (مثلاً توليد آب اکسيژنه که سمي است)
تشعشعات و مواد راديو اكتيو
آثار تشعشات يونيزه
آثار زودرس:
الف: اثرات پوستي: نظير سرخي، تاول يا مرگ سلولي پوست.
ب: اثرات خوني: کاهش گلبول هاي سفيد ، قرمز (خفيف تر) و پلاکت ها و مغز استخوان (در دزهاي بالا تا حدود 6 گري)
ج: اثر روي سلولهاي جنسي: اختلال در سلولهاي جنسي مردانه و زنانه که در دزهاي بالا (تا حدود 6 گري) مي تواند به عقيمي در زنان منجر شود.
د: اثر روي جنين: بويژه در هفته هاي اول رشد.
تشعشعات و مواد راديو اكتيو
آثار تشعشات يونيزه
آثار عمومي در تمام بدن:
دز تا حدود 25/0 گري آثار کلينيکي قابل مشاهده اي ندارد اما از حدود 6/0 گري به بعد از بي اشتهايي، تهوع و تا حدود 3 گري به اختلال کامل دستگاه گوارش منجر مي شود. آثاري نظير جوش هاي پوستي و کاهش تدريجي وزن بدن با تأخير ظاهر مي شود و احتمال مرگ هنگام دريافت دز بالاتر از 5 گري پس از 4 هفته 50% است. اقداماتي نظير پيوند مغز استخوان و رفع آلودگي هاي موضعي مي تواند در اين
حالت مفيد باشد.
تشعشعات و مواد راديو اكتيو
آثار تشعشات يونيزه
آثار تأخيري:
شکست هاي کروموزومي و تغيير در زنجير DNA و نتيجتاً جهش و عواقبي نظير سرطان از جمله سرطان خون تيروئيد، سينه، ريه.
تشعشعات و مواد راديو اكتيو
حفاظت در برابر پرتوها:
حفاظت در برابر پرتو, كسب اطمينان از عدم دريافت دز بالاتر از حد مجاز و به ميزان حداقل ممكن باشد.
اصول زير در اين مورد پيشنهاد مي گردد :
كنترل دز دريافتي و مراقبت از عدم دريافت دز توسط حداقل افراد.
استفاده از فيلم بج توسط افرادي كه با اشعه سروكار دارند.
استفاده از موانع متناسب با شدت و انواع تابشها براي محيط كار و محبوس كردن منابع پرتوزا
كسب فاصله مناسب.
تشعشعات و مواد راديو اكتيو
حفاظت در برابر پرتوها:
ساير اقدامات احتياطي از جمله ممانعت از افراد با اختلالات متابوليكي، بيماريهاي پوستي، زخم هاي آشكار بيماريهاي دستگاههاي خونساز و امراض عفوني و عدم خوردن غذا، كشيدن سيگار و . . . در محيط راديواكتيو
تعويض كليه وسايل و لباس ها و اشياء آلوده.
تشعشعات و مواد راديو اكتيو
رفع آلودگي از مواد راديواكتيو
از روش هاي مكانيكي، رقيق كردن ماده، گذشت زمان (در نيمه عمرهاي كوتاه) و شستشو مي توان استفاده نمود. روشهاي شيميايي شامل استفاده از محلولهاي اسيدي و قليايي براي جداكردن موادراديواكتيو از سطوح و جلوگيري از رسوب آنها و طرق بيولوژيك ( بر پايه جذب مواد آلي يا كلوئيدي آلوده توسط باكتري ها) مي باشد.
عوامل رواني محيط كار
يكي از ابعاد مهم انسان، ابعاد روحي و رواني او است كه متقابلاً بر زندگي جسمي او تأثير مي گذارد. بيماريهاي رواني و عصبي آشكارا در همه محيط هاي كار ملاحظه مي شود بطوريكه گفته مي شود حدود 20% كارگران از آن رنج مي برند و حدود 30% غيبت ها ناشي از وضعيت نامناسب رواني مي باشد. اين بيماريها عامل مهمي در تشنج محيط كار و افت بهره وري مي باشد.
عوامل رواني محيط كار
بي اعتنايي نسبت به تدابير ايمني
بسياري از حوادث ناشي از كار ناشي از بي مبالاتي نسبت تدابير حفاظتي است. ممكن است عوامل زير در اين امر دخيل باشد :
غرور و احساس اينكه تجربه كافي نسبت به مقابله با حوادث وجود دارد.
تصور آنكه تدابير حفاظتي، راندمان را كاهش مي دهد و سرعت انجام كار تقليل مي يابد.
اجراي تدابير حفاظتي فرمانبرداري را نشان مي دهد و نيروي کار از اين امر گريزان است.
بي اطلاعي از شيوه هاي انجام کار کم خطر و بطور کلي کمبود آموزش.
خستگي و عدم تمرکز.
بيماريها
ساير عوامل محيطي
عوامل رواني محيط كار
محيط و شرايط کار
محيط کار عامل رواني مهمي به شمار مي آيد. روابط صميمانه و انساني بين کارگران و کارفرما و مديران و رضايت کارگران از شرايط کار از جمله مزد، ساعت کار، عدم تبعيض، امکانات رفاهي، تضمين آتيه، وضع استخدامي مناسب و... مي تواند تأثير مهمي در کاهش حوادث داشته باشد.
نظم و ترتيب و نظافت محيط کار و وجود مددکاران براي رسيدگي به مشکلات شخصي نيروي کار نيز در بهبود شرايط محيط کار مؤثر است.
عوامل رواني محيط كار
خستگي جسمي و رواني (سورمناژ)
عدم وجود استراحت کافي و کار خارج از قدرت بدني نيروي کار، اختلالات گوناگوني را ايجاد مي کند. کاهش توان انجام کار، بي علاقگي به کار و عدم تمرکز، عدم تنوع کافي در فرايندهاي کاري که شخص به آن مأمور است. بيماريهاي مزمن و دردهاي مختلف از عوامل سورمناژ بحساب مي آيند.
نتيجه خستگي، ابتدائاً کوفتگي، ضعف مفرط، تب، اختلالات گوناگون جسمي و رواني است و در صورت تداوم به بيماريهاي مزمن، عصبي و درماندگي منجر مي شود که تمام اعمال بدني و فکري
شخص را دچار اختلال مي کند.
عوامل رواني محيط كار
اگر چه در ابتدا خستگي را صرفاً از نظر حرکات عضلاني مورد توجه قرار مي دارند اما اينک معلوم شده که عوامل متعددي بشرح ذيل در خستگي مؤثر است:
بي علاقه بودن به کار و يکنواختي محيط کار
کم يا زياد بودن کار و يا مسئوليت بيش از حد يا عکس آن
نداشتن علاقه به محيط کار از جمله همکاران، کارفرما
کار در انزوا
عوامل رواني محيط كار
مسائل خانوادگي و مادي
مسائل اجتماعي سياسي
عوارض و بيماريهاي جسماني
مسائل رفاهي و مرخصي و تعطيلات نامناسب و تبعيض در محيط کار
مطابق نبودن کار با توانايي هاي جسمي و ذهني فرد و نير انجام کار به طور ناصحيح
شرايط فيزيكي (حرارت، رطوبت، نور، تهويه، فشار، سروصدا و ...)
عوامل رواني محيط كار
عوارض خستگي بشرح زير است:
احساس کسالت و سستي و ملالت
تقليل ظرفيت و قابليت انجام کار و بهره وري
اختلال در کار طبيعي بخش هاي مختلف بدن از جمله جريان خون، تنفس، ترشحات، عصبي و ... افزايش بيمارها
افزايش غيبت
افزايش تصادفات و حوادث ناشي از کار
تقليل توانايي انجام کار خارج از محيط کار
عدم توانايي انجام وظايف و تکاليف اجتماعي و معاشرت
با ديگران
پيري زودرس و کوتاهي عمر.
پيشگيري و درمان خستگي
الف: پيشگيري
نكات زير در پيشگيري از خستگي كارگران مؤثر مي باشد:
توجه به فيزيولوژي كار و تطبيق كار ماشين با شرايط انساني به نحوي كه ماشين بر انسان غلبه نكند و انسان خود را در برابر ماشين عاجز نبيند.
توجه به شرايط بهداشتي محيط كار و پاكيزگي و زيبايي آن (درجه حرارت، روشنايي، رطوبت و . . . )
استفاده از روانشناس اجتماعي براي كاهش كشمكش هاي شغلي و نگراني هاي مربوط و آسايش رواني كارگران خارج از محيط كار.
احترام به كارگران و رعايت ارزش هاي انساني آنان
رعايت قانون كار، حقوق كارگران، عدالت و انصاف در تقسيم كار،
شايسته سالاري.
پيشگيري و درمان خستگي
توجه به توانايي كارگران در ارجاع كار (از جمله توجه به سن و عدم فشار به نيروي كار مسن و عدم استفاده از نوجوانان) در سن زياد بتدريج يادگيري و توانايي هاي حسي و سيستم اعصاب كاهش مي يابد.
انجام درست كار و عدم اتلاف بي مورد انرژي و قواي فكري و بدني و دارا بودن مهارت كافي براي انجام درست كار
وجود تنوع كافي در كار
پيش بيني استراحت كافي در كارهاي سخت، كارهاي شبانه
استفاده از مرخصي هاي ساليانه و تعطيلات قانوني
تأمين امكانات تفريحي، ورزشي
پيشگيري و درمان خستگي
ب: درمان
خستگي هاي عادي نياز به استراحت دارد و درمان خاصي توصيه نمي شود اما در ساير حالات درمان هاي زير ضمن ضرورت يافتن علت، پيشنهاد مي گردد:
درمان هاي فيزيكي : شامل ماساژ براي رفع گرفتگي عضلات براي تسريع در جريان خون عضلات و دفع مواد سمي.
درمان هاي شيميايي : داروهاي شيميايي شامل اكسيژن، ويتامين ها، آدرنالين، هورمونها و اسيدهاي آمينه وجود دارند كه كم و بيش در رفع خستگي مؤثرند اما بايد زير نظر پزشك مصرف شوند.
پيشگيري و درمان خستگي
درمانهاي عصبي : استفاده از داروهاي آرام بخش كه بايد زير نظر پزشك و پس از رعايت علت يابي و يافتن عوامل خستگي و در صورت تداوم بايد مورد استفاده قرار گيرد.
درمانهاي رواني : درماندگي و بي حوصلگي انجام حركات غيرارادي و از دست دادن اعتماد به نفس ممكن است نتيجه اين شرايط باشد. جلب اعتماد اين افراد، روشن نمودن جنبه هاي مثبت زندگي، برخورد با صداقت و صميميت مي تواند آنان را به لياقت ها و شايستگي خود اميدوار نمود. گاهي روانپزشكان براي كاهش مقاومت اين افراد از داروهاي
مسكن و مخدر استفاده مي نمايند تا شخص را بتوانند
براي ادامه درمان در اختيار خود داشته باشند.
عوامل شيميايي زيان آور محيط كار
با رشد تكنولوژي و برهم زدن تعادل طبيعي محيط زيست انسان، ادامه حيات بشر با مخاطرات بسياري مواجه شده است. توليد و كاربرد دهها هزار نوع ماده شيميايي بصورت محصولات واسطه اي و نهايي موجب آلودگي محيط هاي كاري شده و سلامتي شاغلين در صنايع را تهديد مي كند. اين مواد بصورت گاز، مايع و يا جامد ممكن است طبيعي يا مصنوعي و آلي يا معدني باشند.
عوامل شيميايي زيان آور محيط كار
براي طبقه بندي بيماريهاي ناشي از عوامل شيميايي تقسيم بندي زير را مي توان انجام داد:
بيماريها و مسموميتهاي ناشي از جذب مواد از طريق دستگاه تنفسي (جذب گردوغبار و گاز)
بيماريها و مسموميتهاي ناشي از جذب مواد از طريق دستگاه گوارش مانند جذب ارسنيك، فسفر و سيانورها
بيماريها و مسموميتهاي ناشي از جذب مواد از طريق پوست مانند جذب تترااتيلن سرب و آنيلين و فنول